- کالوکیشن های Business چه هستند و چرا یادگیری آنها برای موفقیت در محیط کار انگلیسیزبان ضروری است؟
- چطور میتوانیم از کالوکیشنهای تجاری برای طبیعیتر و حرفهایتر صحبت کردن استفاده کنیم؟
- مهمترین و پرکاربردترین کالوکیشنهای مرتبط با جلسات، مذاکرات و بازاریابی کدامند؟
- آیا لیستی کامل از کالوکیشن های Business به همراه مثالهای کاربردی و ترجمه فارسی وجود دارد؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات کلیدی پاسخ خواهیم داد. یادگیری کالوکیشن های Business یکی از مؤثرترین راهها برای ارتقای سطح زبان انگلیسی شما از یک زبانآموز متوسط به یک سخنران حرفهای و مسلط در دنیای تجارت است. این ترکیبات کلمهای به شما کمک میکنند تا منظورتان را دقیقتر، طبیعیتر و با اعتماد به نفس بیشتری بیان کنید. با ما همراه باشید تا با دستهبندیهای مختلف این کالوکیشنها آشنا شوید و با مثالهای کاربردی، آنها را به دایره لغات فعال خود اضافه کنید.
کالوکیشن (Collocation) چیست و چرا در انگلیسی تجاری اهمیت دارد؟
قبل از اینکه به لیست کالوکیشن های Business بپردازیم، بهتر است درک درستی از مفهوم «کالوکیشن» داشته باشیم. کالوکیشن به مجموعهای از دو یا چند کلمه گفته میشود که به طور طبیعی و معمول با هم به کار میروند. برای یک انگلیسیزبان، شنیدن این کلمات در کنار هم کاملاً عادی و صحیح به نظر میرسد. به عنوان مثال، در انگلیسی میگوییم `make a decision` (تصمیم گرفتن) و نه `do a decision`. هر دو کلمه `make` و `do` به معنای انجام دادن هستند، اما تنها `make` با `decision` یک کالوکیشن صحیح میسازد.
اهمیت این موضوع در انگلیسی تجاری دوچندان میشود. استفاده صحیح از این عبارات نشاندهنده تسلط و حرفهای بودن شماست. وقتی از کالوکیشنهای درست استفاده میکنید، ارتباط شما با همکاران، مدیران و مشتریان بینالمللی بسیار روانتر و مؤثرتر خواهد بود. این کار باعث میشود دیگران شما را به عنوان فردی ببینند که زبان انگلیسی را به خوبی درک کرده و میتواند در سطح بالایی ارتباط برقرار کند.
مزایای یادگیری کالوکیشنهای تجاری
- صحبت کردن طبیعی و روان: کلام شما شبیه به انگلیسیزبانان بومی (Native Speakers) میشود.
- دقت در انتقال مفهوم: معنای دقیقتری را منتقل میکنید و از سوءتفاهم جلوگیری میشود.
- افزایش اعتماد به نفس: با اطمینان بیشتری در جلسات، ارائهها و مذاکرات شرکت میکنید.
- درک بهتر مطالب: درک شما از ایمیلها، گزارشها و مکالمات کاری عمیقتر میشود.
کالوکیشن های Business مرتبط با جلسات (Meetings)
جلسات بخش جداییناپذیر دنیای کار هستند. دانستن عبارات و کالوکیشنهای مرتبط با آنها به شما کمک میکند تا به طور فعال در بحثها شرکت کنید. در ادامه به برخی از مهمترین آنها اشاره میکنیم.
برگزاری و مدیریت جلسه
- To arrange a meeting: ترتیب دادن یک جلسه
مثال:Could you please arrange a meeting for next Tuesday?
(میشود لطفاً برای سهشنبه آینده یک جلسه ترتیب دهید؟)
- To hold a meeting / to have a meeting: برگزار کردن جلسه
مثال:We need to hold a meeting to discuss the new marketing strategy.
(باید جلسهای برای بحث در مورد استراتژی جدید بازاریابی برگزار کنیم.)
- To schedule/reschedule a meeting: زمانبندی کردن/تغییر زمان جلسه
مثال:I had to reschedule the meeting due to a client emergency.
(به دلیل یک مورد اضطراری مربوط به مشتری، مجبور شدم زمان جلسه را تغییر دهم.)
- To chair a meeting: ریاست جلسه را بر عهده داشتن
مثال:Mr. Smith will chair the meeting tomorrow.
(آقای اسمیت فردا ریاست جلسه را بر عهده خواهد داشت.)
- To attend a meeting: در جلسه شرکت کردن
مثال:All department heads are required to attend the meeting.
(همه مدیران دپارتمانها ملزم به شرکت در جلسه هستند.)
- To cancel a meeting: لغو کردن جلسه
مثال:Unfortunately, we have to cancel the meeting.
(متاسفانه مجبوریم جلسه را لغو کنیم.)
عبارات کاربردی در طول جلسه
- To stick to the agenda: پایبند بودن به دستور جلسه
مثال:Let’s try to stick to the agenda so we can finish on time.
(بیایید سعی کنیم به دستور جلسه پایبند باشیم تا بتوانیم به موقع تمام کنیم.)
- To raise a point: مطرح کردن یک نکته
مثال:I’d like to raise a point about the budget.
(مایلم نکتهای را در مورد بودجه مطرح کنم.)
- To reach a consensus: به توافق کلی رسیدن
مثال:After a long discussion, we finally reached a consensus.
(پس از یک بحث طولانی، بالاخره به توافق کلی رسیدیم.)
- To take the minutes: صورتجلسه نوشتن
مثال:Sarah, could you please take the minutes during the meeting?
(سارا، میشود لطفاً در طول جلسه صورتجلسه بنویسی؟)
کالوکیشنهای مربوط به مذاکره (Negotiations)
مذاکره یک هنر است و استفاده از زبان مناسب در آن نقشی حیاتی دارد. کالوکیشن های Business زیر به شما کمک میکنند تا در مذاکرات خود قدرتمندتر ظاهر شوید.
| کالوکیشن (Collocation) | ترجمه فارسی | مثال (Example) |
|---|---|---|
| To make an offer | پیشنهاد دادن | We are prepared to make you a final offer. |
| To accept/reject an offer | پذیرفتن/رد کردن پیشنهاد | They decided to reject our initial offer. |
| To make a counter-offer | پیشنهاد متقابل دادن | After reviewing their proposal, we decided to make a counter-offer. |
| To reach a compromise | به یک مصالحه رسیدن | Both sides need to be flexible if we want to reach a compromise. |
| A win-win situation | یک وضعیت برد-برد | We are looking for a win-win situation for both companies. |
| To drive a hard bargain | سرسختانه چانه زدن | Our supplier always drives a hard bargain, but their quality is excellent. |
| To close a deal | معامله را نهایی کردن | After weeks of negotiation, we finally closed the deal. |
کالوکیشن های Business در زمینه بازاریابی و فروش (Marketing & Sales)
دنیای بازاریابی و فروش پر از اصطلاحات و عبارات تخصصی است. تسلط بر این کالوکیشنها برای فعالان این حوزه ضروری است.
استراتژی و تحقیقات بازار
- To conduct market research: تحقیقات بازار انجام دادن
مثال:Before launching the product, we need to conduct market research.
(قبل از عرضه محصول، باید تحقیقات بازار انجام دهیم.)
- To identify a target audience: مخاطب هدف را شناسایی کردن
مثال:The first step is to identify our target audience.
(قدم اول این است که مخاطب هدف خود را شناسایی کنیم.)
- To gain market share: سهم بازار به دست آوردن
مثال:Our main goal is to gain market share in the Asian market.
(هدف اصلی ما به دست آوردن سهم بازار در بازار آسیا است.)
- To launch a product: عرضه کردن یک محصول
مثال:The company plans to launch a new product next quarter.
(شرکت قصد دارد در سه ماهه آینده محصول جدیدی را عرضه کند.)
- To build brand awareness: آگاهی از برند ایجاد کردن
مثال:We are using social media to build brand awareness.
(ما از رسانههای اجتماعی برای ایجاد آگاهی از برند استفاده میکنیم.)
فرآیند فروش
- To generate leads: سرنخ فروش ایجاد کردن
مثال:The marketing campaign was successful in generating a lot of leads.
(کمپین بازاریابی در ایجاد سرنخهای فروش بسیار موفق بود.)
- To meet a sales target: به هدف فروش رسیدن
مثال:The sales team worked hard to meet their monthly sales target.
(تیم فروش سخت کار کرد تا به هدف فروش ماهانه خود برسد.)
- To close a sale: فروش را نهایی کردن
مثال:A good salesperson knows how to close a sale effectively.
(یک فروشنده خوب میداند چطور یک فروش را به طور مؤثر نهایی کند.)
کالوکیشنهای عمومی و کاربردی در محیط کار
علاوه بر دستهبندیهای فوق، مجموعهای از کالوکیشن های Business وجود دارند که در موقعیتهای مختلف کاری به کار میروند. یادگیری این موارد به روانتر شدن مکالمات روزمره شما کمک شایانی میکند.
- To meet a deadline: به موعد مقرر رسیدن
مثال:We are working overtime to meet the deadline for this project.
(ما در حال اضافه کاری هستیم تا به موعد مقرر این پروژه برسیم.)
- To go into business: وارد کار تجارت شدن
مثال:They decided to go into business together and open a small cafe.
(آنها تصمیم گرفتند با هم وارد تجارت شوند و یک کافه کوچک باز کنند.)
- To draw up a contract: قرارداد تنظیم کردن
مثال:Our legal team will draw up a contract for the new partnership.
(تیم حقوقی ما برای شراکت جدید یک قرارداد تنظیم خواهد کرد.)
- To make a profit/loss: سود/ضرر کردن
مثال:The company made a huge profit last year.
(شرکت در سال گذشته سود هنگفتی کرد.)
- To take on responsibility: مسئولیت پذیرفتن
مثال:She is ready to take on more responsibility in her new role.
(او آماده است تا در نقش جدیدش مسئولیت بیشتری بپذیرد.)
- To play a role: نقشی ایفا کردن
مثال:Technology plays a key role in our company’s success.
(تکنولوژی نقشی کلیدی در موفقیت شرکت ما ایفا میکند.)
- To set a goal: هدف تعیین کردن
مثال:It’s important to set clear goals for your team each quarter.
(مهم است که هر سه ماهه اهداف مشخصی برای تیم خود تعیین کنید.)
چگونه کالوکیشن های Business را یاد بگیریم و به کار ببریم؟
صرفاً خواندن این لیست کافی نیست. برای اینکه این عبارات در ذهن شما تثبیت شوند و بتوانید به طور طبیعی از آنها استفاده کنید، راهکارهای زیر را به شما پیشنهاد میکنیم:
۱. توجه فعال (Active Noticing)
هنگام خواندن ایمیلهای کاری، مقالات تجاری یا گوش دادن به پادکستهای انگلیسی، به کلماتی که با هم میآیند توجه ویژه کنید. یک دفترچه یادداشت تهیه کنید و کالوکیشن های Business جدیدی را که پیدا میکنید، همراه با مثال یادداشت نمایید.
۲. تمرین و تکرار
سعی کنید هر روز چند کالوکیشن جدید را در مکالمات یا نوشتههای خود به کار ببرید. میتوانید برای خودتان جملات مثالی بسازید یا سعی کنید در ایمیل بعدی خود به همکارتان از یکی از این عبارات استفاده کنید. تمرین، کلید تسلط است.
۳. استفاده از منابع معتبر
از دیکشنریهای مخصوص کالوکیشن مانند Oxford Collocations Dictionary یا وبسایتهای معتبر برای یافتن ترکیبات صحیح کلمات استفاده کنید. این منابع به شما کمک میکنند تا از درستی کالوکیشنهای خود مطمئن شوید.
در نهایت، به خاطر داشته باشید که یادگیری زبان یک فرآیند تدریجی است. با تمرکز بر روی کالوکیشن های Business و استفاده مداوم از آنها، به زودی شاهد پیشرفت چشمگیری در مهارتهای ارتباطی خود در محیط کار خواهید بود و با اعتماد به نفس بیشتری در دنیای تجارت بینالملل قدم خواهید گذاشت.