لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 972


دست و پنجه نرم کردن

buckle, scrimmage

دست و دل باز

spendthrift, free-hearted

دست و دل بازی

generosity

دست و دل پاک

honest , honorable

دست و دل پاکی

honesty

دست وانه (دست بند)

handcuff

دست ودل باز

open-hearted, open-handed

دست ور کردن (دستکاری کردن)

fiddle

دست ورز(صنعت دستی)

handicraftsman

دست ورزی کردن (نوازش کر دن)

fondle

دست (ورق بازی)

deck

دست یا پا

limb

دست یاب

available

دست یابی

access, achievement, attainment

دست یاز(تجاوز کار)

impinger , molester

دست یازی

encroachment , impingement , implication , molestation , resort

دست یازی به مقدسات

invocation

دست یازی شنیع کردن

molest

دست یازی کردن

invade

دست یازی نشده

unmolested

دست یازی و ماچ کردن (خودمانی)

neck

دست یازیدن

encroach , impinge , invoke

دست یافت

opportunity

دست یافتن

achieve, attain, accede

دست یافتن در اثر کوشش

attain

دست یافتنی

achievable, accessible

دست یاور (چیزی که همراه کسی است)

vade mecum

دست یکی

united

دستان (افسانه)

fable , fabulous , myth

دستان (خدعه)

ruse , stratagem , trick , wile

دستان شناسی

mythology

دستان و تزویر

guile

دستاورد

accomplishment , discovery

2374 ... 977 976 975 974 973 972




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین