لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 971


دست گزین کردن

handpick

دست گیره

grip

دست مالی کردن

fumble

دست مالیدن

stroke , touch

دست مالیدن به

fondle

دست نخوردگی

virginity

دست نخورده

intact, virgin, entire, whole, virginal

دست نزدنی

untouchable

دست نشاندگی

vassalage

دست نشانده

puppet, stooge, figurehead

دست نماز

ablution before prayer

دست نوشته

handwriting , handwritten , paper

دست نوشته ای

holographic

دست نوشته (خطاطی)

longhand

دست نوشته روی پوست

parchment

دست نویسی

handwriting

دست نیافتنی

inaccessible

دست ها

extremities

دست و بال کسی را باز کردن

disencumber

دست و پا

limbs

دست و پا بری کردن انسان و جانور

dismember

دست و پا بسته

bound

دست و پا چلفت

ham-handed

دست و پا چلفتی

awkward , clumsy , fumbler , goofy , lumpy , maladroit

دست و پا زدن

paddle

دست و پا کردن

flounder, struggle

دست و پا گیر

awkward , clog , cloggy , cumbersome , restrictive , unwieldy

دست و پا گیر شدن

fetter

دست و پاگیر

encumbrance , impediment , shackle

دست و پای خود را گم کردن

squirm

دست و پای خود را گم کردن هنگام صحبت

flounder

دست و پای کسی را بستن

hobble

دست و پای کسی را گرفتن

encumber

2374 ... 976 975 974 973 972 971




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین