دزد کامپیوتر
hacker
دزد کتک زن
mugger
دزد گاو صندوق
safebreaker
دزد مانند
thievish
دزد ماهر
mercury
دزد مسلح
brigand
دزد مغازه
shoplifter
دزد نگاه
peep
دزدانه
stealthily, surreptitious
دزدانه نظر افکندن
peek
دزدخانه
burglar
دزدکی
furtive, slinky, privy, stealthy, snoopy
دزدکی حرکت کردن
sneak, skulk
دزدکی عمل کردن
lurk
دزدکی گام برداشتن
slink
دزدکی نگاه کردن
squint
دزدکی و محرمانه چیزی کسب کردن
suborn
دزدکی وارد شدن (سوار قطار وغیره)
deadhead
دزدکی وزیر جلی کار کردن
trinket
دزدگاه
den
دزدگیر (انسانی)
thief-catcher, thief-hunter
دزدگیر (دستگاه)
burglar alarm
دزدی
theft, stealing, robbery, burglary, thievery, embezzlement
دزدی ادبی
plagiarism, crib, plagiary
دزدی ادبی کردن
pirate
دزدی از گاو صندوق
safecracking
دزدی بیمارگون (روان شناسی)
kleptomania
دزدی (حقوق)
larceny , burglary
دزدی دریایی
piracy
دزدی دریایی کردن
pirate
دزدی کردن
heist, thieve
دزدی کردن در مغازه
shoplift
دزدی هنري یاادبی
piracy
