درزگیری
sedimentation
درزگیری کردن
lute, seal
درزه
joint
درس
lesson, study, lecture
درس اخلاق دادن
preach
درس خصوصی
tutorial
درس خصوصی دادن به
tutor
درس خوان
studious
درس خواندن
study
درس خوانده
educated
درس دادن
teach, school
درس دادن (آموزش)
teach
درس عبرت
lesson , warning
درس مدرسه
schoolwork
درس نخوانده
unlettered, illiterate, untaught
درست
accurate , all right , aright , correct , exact , right , precise, whole, full, exact,
درست ادا نشده
inarticulate
درست از آب درآمدن
prove
درست اندیشی
lucidity
درست! (پاسخ مثبت و موکد)
exactly
درست پیمان
true to one's promise
درست حساب
honest in transactions, keeping accurate accounts
درست خمیر کردن
temper
درست داشت کردن (گواهی کردن)
verify
درست داشتن
verify
درست در آمدن
fulfil , fulfill
درست در وسط
dead center , midmost
درست رفتار کردن
behave
درست ساختن
temper
درست سازی
rectification
درست شدن
get up, right
درست شدنی
rectifiable
درست کار
honest, right, righteous, upright
