در مدت شب
overnight
در مدت یک شب
overnight
در مراحل اولیه
skeleton
در مرتع پرورش احشام کردن
ranch
در مرحله ابتدایی
incipient
در مرحله اولیه
germinal
در مرز چیزی بودن
verge
در مرکز
centered , centrally
در مرکز شهر
downtown
در مرکز قرار گرفتن
center, centre
در مسابقه حذفی شرکت کردن
play off
در مسیر باد
downwind
در مسیر قوس دار
roundabout
در مسیر وزش باد
downwind
در مشروب افراط کردن
carouse
در مضیقه
restricted, underprivileged, strait
در مضیقه قرار دادن
oppress
در مضیقه گذاشتن
stint
در معبد قرار دادن
shrine
در معرض
open, disposable
در معرض اکسیژن قرار دادن
oxygenate
در معرض باد
blowy , windy
در معرض باد سرد
bleak
در معرض باد گذاردن
wind
در معرض باد و سرما
bleak
در معرض بادهای شدید
wind-swept
در معرض بودن یا قرار دادن
subject
در معرض خطر گذاشتن
endanger
در معرض فروش قرار دادن
market
در معرض قرار دادن
dispose
در معرض گذاری
exposure, disposal
در معرض گذاشتن
expose, subject
در معرض مخاطره قرار دادن
hazard