در جیب گذاشتن
در چرخان
revolving door
در چرخنده
revolving door
در چنگال
grip
در چهار دیوار نگاهداشتن
immure
در چهارچوب یاکلاف قرار دادن
cradle
در چهاردیواری محصور کردن
immure
در چیزی را گرفتن
plug
در حاشیه قرار گرفتن
fringe
در حاشیه قراردادن
marginalize
در حال احتضار
dying , moribund
در حال اشتعال
aglow
در حال اعتصاب
struck
در حال انجام
afoot , up
در حال بال زنی
aflutter
در حال بهبودی (بیمار)
convalescent
در حال پرپر زنی
aflutter
در حال پیشرفت
ongoing
در حال تاس شدن
balding
در حال تب
feverish, feverous
در حال تبدیل شدن بودن
verge
در حال ترقی یا صعود
rising
در حال تعلیق
suspense, hanging
در حال توقف پر زدن
hover
در حال تولد
nascent, aborning
در حال تولید
aborning
در حال جست و خیز
salient
در حال جنبش
vibrant
در حال جنون
amok
در حال حمله با چنگال
pounce
در حال خواب زمستانی (جانورشناسی)
dormant
در حال خیز
pounce
در حال دهن دره
agape