در جای دیگر
elsewhere
در جای دیگر نشاندن
reseat
در جای دیگری نشاندن
transplant
در جای سرپوشیده
indoor
در جای عوضی گذاشتن
misplace
در جای مناسب
handy
در جای میخکوب کردن با نگاه
wither
در جریان
afoot
در جریان روز
au courant, up-to-date
در جریان قرار دادن
apprise , apprize
در جستجوی
after
در جستجوی چیزی بودن
beseech
در جعبه گذاردن
incase, crate, pyx
در جلد چرمی قرار دادن
holster
در جلسه
attendant
در جلو
former
در جمع بستن اعداد یا حروف منفرد
apostrophe
در جنبش
astir, agog
در جهت باد
downwind
در جهت جنوب خاوری
southeastward
در جهت ساعت
clockwise
در جهت شمال غرب
northwestward
در جهت گردش عقربه های ساعت
clockwise
در جهت مخالف
counter, vice versa
در جهت مخالف حرکت عقربه ساعت
counterclockwise
در جهت مخالف رفتن
wheel
در جهش
up-and-coming
در جواب عاجز کردن
confuse, flummox
در جوار
besides
در جوف
herein , herewith , insert
در جوف چیزی گذاردن
insert
در جوف فرستاندن
enclose
در جوف قرار دادن
enclose
