در بطری ریختن
bottle , glass
در بعیدترین محل
outermost
در بغل گرفتن
embrace , hug
در بلندی
up
در بند انداختن
ensnare
در به دری
wandering
در بوته آزمایش قرار دادن
prove
در بوق و کرنا کردن
trumpet
در بیرون
out- , outdoor , outer , outwardly , without
در بیرون ساختمان
outdoors
در بیم و هراس انداختن
panic
در بیمارستان
hospitalize
در بین
between
در بیهوشی یا غش انداختن
entrance
در پانویس آوردن
footnote
در پایان
finally , last , lastly , only , terminally , ultimately
در پایین پله ها
downstairs
در پرواز
airborne , aloft
در پرونده گذاشتن
file
در پس
beyond
در پشت
behind , rear
در پشت سند نوشتن
endorse
در پهلو
alongside
در پوش
bung, blind, bonnet
در پوشینه قرار دادن
capsulize
در پی
after
در پی چیزی بودن
attend
در پی داشتن
entail
در پی شکار گشتن
prowl
در پی کاری بودن
meditate
در پیش چشم نمودار کردن
visualize
در پیشرفت
ongoing
در تاریخ گذاری اشتباه کردن
misdate