در اتش شهوت سوختن
burn
در اثر دمیدن ایجاد صدا کردن
blow
در اثرسرما بیحس شدن
nip
در اثناء
meanwhile, meantime
در احتیاج داشتن
need
در اختیار
disposal
در اختیار داشتن
command , hold
در اختیار کسی قرار دادن
accommodate
در اختیار گذاشتن
purvey , repose
در ارتباط بودن (عامیانه)
liaise
در استطاعت شخص
affordable
در اشامی
absorption
در اشامیدن
absorb
در اشتباه بودن
err
در اشغال کاوش کردن
scavenge
در اضافی (در نواحی سردسیر یا توفانی)
storm door
در اطاق قرار دادن
chamber
در اطراف
around, about, circa, anent
در اغاز قرار دادن
initial
در اغل کردن
fold
در اغما (پزشکی)
comatose
در اغوش کسی خوابیدن
nestle
در اغوش گرفتن
embrace, hug, clasp, cuddle, embosom, enclasp
در افتادن
oppose
در افتادن با هم
squabble
در افکنی
interjection
در افواه
noise , reputed
در امان
secure
در امتداد
along
در امتداد چیزی حرکت کردن
accost
در امتداد حرکت کسی
ahead
در امتداد خط
along
در امد سالیانه زمین
purchase