لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 907


داشتن خلل و فرج

porosity

داشتن دو زن

bigamy

داشتن روزنه

porosity

داشتن شغل دوم

moonlighting

داشتن (عامیانه)

get

داشتن یک همسر

monogamy

داشته

had

داعی

motive

داعیه

pretension , claim

داعیه داشتن

pretend

داغ

brand, stigma, mark, scorcher, stain, stamp

داغ دل

heartbreak

داغ (دما)

hot

داغ دیده

heartbroken

داغ زدن

brand, cauterize

داغ زدن با آهن داغ

sear

داغ (عشق)

torrid

داغ کردن

cauterize, singe, brand

داغ کردن پژمرده کردن یا شدن

sear

داغ کردن یا شدن

hot

داغ (موضوع و داستان و خبر)

live

داغ ننگ

stigma

داغ ننگ زدن بر

stigmatize

داغان

shattered

داغان بودن

fray

داغان سازی

battery , smash

داغان شدن

crackup , disintegrate , smash

داغان کردن

shatter, batter

داغان کردن با شدت زیاد

smash

داغان کردن با ضربه های پیاپی

batter

داغدار

scathing

داغداری

bereavement

داغدیده کردن

bereave

2374 ... 912 911 910 909 908 907




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین