دارای ابزار کردن
tool
دارای ابهام
equivocal
دارای اثاثه کردن
furnish
دارای اثر تسکین دهنده
soothing
دارای اثر مجاورتی کردن
catalyze
دارای اجداد مشترک
cognate
دارای احتمالات زیاد
iffy
دارای احساسات شدید
pathetic, fanatic, fanatical
دارای اختلال هاضمه
dyspeptic
دارای اختیار
magisterial
دارای اختیار تام
plenipotentiary
دارای اختیار تام (سفیر)
plenipotentiary
دارای اخلاق غریب
peculiar
دارای ادا و اطوار
mannered
دارای ارتباط منطقی
coherent
دارای ارتباط یا نتیجه منطقی
coherent
دارای ارزش بودن
avail
دارای ارزش قانونی کردن
validate
دارای اسباب و لوازم کردن
tackle
دارای استحکامات کردن
fortify, rampart
دارای استخوان
osseous
دارای استطاعت
able
دارای استعداد کردن
gift
دارای استعداد نهانی
potential
دارای استعداد هنری
prehensile
دارای استعداد و ذوق
versatile
دارای اسکلت چوبی (خانه)
frame
دارای اسید سولفوریک
sulfuric
دارای اشتباه
faulty , inaccurate
دارای اشتراک
overlapping
دارای اطناب
wordy, redundant
دارای اعتبار
valid
دارای اعتبار مشکوک
apocryphal