لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 894


دادن و گرفتن

reciprocate

دادن وصیت نامه به کسی

bequeath

دادن وکالت

deputation

داده

given

داده

datum , endowment , fact , input , information

داده پراکنی

broadcast

داده پرداز (کامپیوتر)

data processor

داده کاوی (کامپیوتر)

data analysis

داده گاه جنایی

criminal court

داده ها

data

دادوران

jury

دادوری

jurisdiction , justice

دادوستد

transaction, traffic

دادوستد بازرگانی

marketplace

دادوستد رندانه (مجازی)

horse trade

دادوستد کردن

barter , commerce

دادیار

prosecuting attorney , prosecutor , solicitor general

دار

house

دار التادیب

penitentiary

دار المساکین

soup kitchen, town house

دار چین

cinnamon

دار و دسته بزهکاران (خودمانی)

mob

دار و دسته در اداره

in-group

دار و ندار

all

دارا

endowment, possessor

دارا بودن

have, contain, possess, own, enjoy, encompass

دارا بودن ویژگی های نری

sexuality

دارا شدن

possess

دارا کردن

en _

دارا لوکاله

lawyer's office

دارابی

grapefruit

دارالتادیب

borstal , community home , reformatory

دارای ابرو و پیشانی بلند

highbrow

2374 ... 899 898 897 896 895 894




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین