لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 868


خواهر

sister

خواهر روحانی

sister

خواهر زاده

niece

خواهر ناتنی

half sister

خواهری

sorority, sisterhood

خواهش

request, desire, asking, wish, begging, will

خواهش کردن

beg, beg, ask, pray, request

خواهش کردن با فروتنی

beg

خواهشمند

having a request, asking, desirous

خواهکاره(بازی یا مطا لعه)

hobby

خواهی نخواهی

willy-nilly

خوب

good, well, nice, fine, OK, okay

خوب انتخاب شده

well-chosen

خوب انجام شده

well-done

خوب برای سلامتی

healthy

خوب بکار بردن

wield

خوب جا دادن

tuck

خوب رنگ گرفتن

imbue

خوب ساخته شده

well-made

خوب شرح دادن

image

خوب کردن

heal

خوب گشتن

rummage

خوب نشدنی

irreparable

خوب نفوذ کردن

imbue

خوب ومهربان

bountiful

خوب یاد گرفتن

master

خوبان

the fair, the good

خوبتر

better

خوبترین

best

خوبرو

beauty, fair, beautiful

خوبرویی

comeliness, beauty, fairness

خوبی

good, goodness, good quality, boon, excellence, beauty

خوپذیر

impressionable

2374 ... 873 872 871 870 869 868




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین