خارج از جهان مادی
supernatural
خارج از حد
off-limits
خارج از حدود
boundless, endless
خارج از حرفه یا فن خاصی
layman
خارج از دسترس قانون
extralegal
خارج از رسم
anomalous
خارج از سلک روحانیت
lay
خارج از صف
noncombatant
خارج از صلاحیت دادگاه (حقوق)
extrajudicial
خارج از فصل خود
unseasonable
خارج از فهم بشر
secret
خارج از قلمرو چیزی
extraneous
خارج از قوه بیان انسان
unspeakable
خارج از قوه تعقل
imponderable
خارج از قوه تفکر و تصور
unthinkable
خارج از کشور
abroad
خارج از کنترل
runaway
خارج از محدوده قانون
extralegal
خارج از مرحله اگاهی
subliminal
خارج از مرکز
acentric, off-center
خارج از مرکز (مکانیک)
eccentric
خارج از منزل
outdoor, alfresco, out-of-door
خارج از منطق
nonsense
خارج از نزاکت
indecent, ungracious, improper
خارج ازاخلاق
obscene, scurrilous
خارج شدن
exit, egress, protrude, void, issue
خارج شدن آب و گاز
escape
خارج قسمت
quotient, ration, submultiple
خارج قسمت (ریاضی)
quotient
خارج کردن
bring out, send out, expel, drive out, evict, discharge
خارجاز دسترس
inaccessible
خارجه
abroad, foreign countries, overseas
خارجی
foreign, outside, out, external, outer, exterior
