چیز نامساوی
overbalance
چیز نامعلوم
uncertainty
چیز نخبه
choice
چیز نهان شده
cache
چیز نو
novelty
چیز هشت گوشه
octagon
چیز واقعی
verity
چیز وهمی و خیالی
nonentity
چیز یافته
find
چیزها
belongings , effects
چیزهای بی اهمیت
trivial
چیزهای گذشته
bygone
چیزی
aught, nip
چیزی با نقاط رنگارنگ
dappled
چیزی را بجای دیگری جا زدن
foist
چیزی را تعویض کردن
replace
چیزی را معین کردن
evaluate
چیزی را وقف کردن
endow
چیزی شبیه ساقه
stalk
چیزی که بوسیله ان عملی قابل اجر است
wherewithal
چیزی که پر واضح است
truism
چیزی که تهدید کننده است
menace
چیزی که در نتیجه خرابی بدست اید
detritus
چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
contingency
چیزی که صدا را از بین ببرد
muffle
چیزی که غم و غصه را از بین میبرد
nepenthe
چیزی که غم و غصه را بزداید
nepenthe
چیستا ( علم)
science
چیستاگر (دانشمند)
scientist
چیستان
conundrum, riddle, crux, enigma, puzzle, problem
چیستان نمایشی
charades
چیستان واژه ای
crossword puzzle
چین
crease, fold, wrinkle, fluting, crimp, pleat