لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 778


چیز نامساوی

overbalance

چیز نامعلوم

uncertainty

چیز نخبه

choice

چیز نهان شده

cache

چیز نو

novelty

چیز هشت گوشه

octagon

چیز واقعی

verity

چیز وهمی و خیالی

nonentity

چیز یافته

find

چیزها

belongings , effects

چیزهای بی اهمیت

trivial

چیزهای گذشته

bygone

چیزی

aught, nip

چیزی با نقاط رنگارنگ

dappled

چیزی را بجای دیگری جا زدن

foist

چیزی را تعویض کردن

replace

چیزی را معین کردن

evaluate

چیزی را وقف کردن

endow

چیزی شبیه ساقه

stalk

چیزی که بوسیله ان عملی قابل اجر است

wherewithal

چیزی که پر واضح است

truism

چیزی که تهدید کننده است

menace

چیزی که در نتیجه خرابی بدست اید

detritus

چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد

contingency

چیزی که صدا را از بین ببرد

muffle

چیزی که غم و غصه را از بین میبرد

nepenthe

چیزی که غم و غصه را بزداید

nepenthe

چیستا ( علم)

science

چیستاگر (دانشمند)

scientist

چیستان

conundrum, riddle, crux, enigma, puzzle, problem

چیستان نمایشی

charades

چیستان واژه ای

crossword puzzle

چین

crease, fold, wrinkle, fluting, crimp, pleat

2374 ... 783 782 781 780 779 778




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین