لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 691


جای بلند برای پائیدن اطراف

lookout

جای بلند و برامدگی

elevation

جای پا

foothold, footprint, footing, vestige, footstep, toehold

جای پا گذاشتن

track

جای پر سروصدا

madhouse

جای پرپیچ وخم

maze

جای پیدایش

matrix

جای تاسف

pity

جای ثابت

foothold

جای چوبخط

tally

جای چیزی را عوض کردن

displace

جای چیزی را گرفتن

supplant

جای چیزی را معین کردن

locate

جای خالی

vacancy, lacuna, opening

جای خطرناک (مجازی)

hornet's nest

جای خلوت

solitude

جای خوب

Eden , vantage

جای دادن

place, implant

جای دنج

den , nest , nook , retirement , retreat

جای دور

distance

جای دور افتاده

outback, backwater

جای دوزح مانند و وحشتناک

inferno

جای دیدنی

landmark

جای دیگر

alibi

جای راننده کامیون

cab

جای زخم

sore, cicatrix

جای زخم باقی گذاشتن

scar

جای زخم در صورت

gash

جای زخم یا سوختگی

scar

جای زیبا و دیدنی

beauty spot

جای ژرف

deep

جای سایه دار

shade

جای شب بسر بردن

roost

2374 ... 696 695 694 693 692 691




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین