تهیه
preparation, procurement, provision, ministration, purveyance
تهیه پول کردن
finance
تهیه جا
housing, seating
تهیه جنس قلابی
forge
تهیه دیدن
provide
تهیه شده از روی مهارت
overwrought
تهیه عکس های بهم پیوسته
montage
تهیه کار
placement
تهیه کردن
cater, provide, furnish, process, purvey, put out
تهیه کردن برای
enable
تهیه کننده
supplier, preparator, provisioner
تهیه مقدمات
preparation
تهیه و انتخاب غذا توسط خود شخص
self-service
تهیه وجه کردن
fund
تهییج
excitement, incitement, fret, fry, incitation
تهییج شدن
induce
تهییج کردن
stimulate, buck up, excite, ferment, incense, motivate
تو
in, within, interior, inside
تو آمدن
enter
تو خالی
frothy , phantom , stilted
تو دادن هوا
draw
تو دار
impassive
تو در تو
galleried , intricate
تو دل برو
cunning , delicious , fetching
تو دل برو (عامیانه)
cute
تو دنده گذاشتن ماشین
gear
تو دوزی
wadding
تو رفتگی
indent, depression, dint, dent, recess, intromission
تو رفتگی در دیوار
niche, recess
تو رفتن
enter, retract
تو رفته در اثر فشار
depressed
تو رو دربایستی انداختن
embarrass , shame
تو روی کسی ایستادن
defy , oppose
