لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 556


پیوند زدن

graft, cross, crossbreed, imp, join

پیوند زدن (جراحی)

implant , transplant

پیوند زدن (گیاه شناسی)

graft

پیوند زناشویی

wedlock

پیوند کردن

splice

پیوند گیاه

graft

پیوند نامه

protocol

پیوند نژادی

intermarriage

پیوند یافته

linked

پیوندزدن

transplant

پیوندگیر

stock

پیوندی

connective, linked, hybrid, crossbred

تا

up to, until, till, than

تا ان زمان

theretofore, thitherto, yet

تا انجاییکه

inasmuch as, insomuch

تا انوقت

yet

تا این وقت

heretofore, hereunto

تا اینجا

hitherto

تا اینکه

until, than, till, in order to

تا آن زمان

theretofore

تا آنجایی که

forasmuch , insofar

تا به تا شدن

mismate

تا ته لیوان (در میخواری)

bottoms up

تا حالا

already

تا حدی که

inasmuch as

تا خرخره

skinful

تا دیر وقت

late

تا دیرگاه

late

تا دیرگاه کار کردن

lucubrate

تا دیرگاه مطالعه کردن (دود چراغ خوردن)

lucubrate

تا زانو

knee-deep , knee-high

تا زدن

replicate

تا زمانی که

pending

2374 ... 561 560 559 558 557 556




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین