لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی

پیشکی

in advance

پیشگام

pioneer, van

پیشگام شدن

lead , spearhead

پیشگام (مسابقه یا انتخابات و غیره)

front-runner

پیشگامی کردن

spearhead

پیشگاه

presence, prophase, proscenium

پیشگرفت شده

reserved

پیشگرفت (هتل و هواپیما و رستوران و غیره)

reservation

پیشگزین (هتل و هواپیما و رستوران و غیره)

reservation

پیشگفتار

introduction , preamble , preface

پیشگو

foreteller, predictor

پیشگو (زن)

prophetess

پیشگویی

prediction

پیشگویی کردن تحت الهام

prophesy

پیشگویی (که چون نتیجه را تحت تاثیر قرار می دهد درست درمیآید)

self-fulfilling

پیشگیرانه

preemptive , preventive

پیشگیری

prevention, prophylaxis

پیشگیری کردن

avert , anticipate , prevent , preclude

پیشگیری کننده

preventive, prophylactic

پیشنهاد

proposal, offer, suggestion, bid, proposition, tender

پیشنهاد بهتری دادن

overbid

پیشنهاد دادن

put in a proposal, tender

پیشنهاد در گردهمایی ها

motion

پیشنهاد دهنده

bidder , mover

پیشنهاد رفع بدهی

tender

پیشنهاد کردن

offer, propose, suggest, advance a proposal, bid, proffer

پیشنهاد کردن به

proposition

پیشنهاد کردنی

suggestible

پیشنهاد کننده

bidder, proposer, mover

پیشنهاد متقابل

counteroffer , counterproposal

پیشنهاد متناوب

alternative

پیشنهاد مناقصه