پیروز شدن
win, gain victory, triumph, defeat, outfight
پیروز شدن بر
vanquish, crush, gain victory over
پیروزی
victory, win, triumph, success, conquest, achievement
پیروزی نامه
paean
پیروزی یافتن بر
conquer
پیرومد
swish
پیروی
following, conformity, conformance, discipleship, subjection
پیروی از اصل منع استعمال مسکرات
teetotalism
پیروی از اصول اتحادیه صنفی
syndicalism
پیروی از رسوم یا عقاید
conformity
پیروی از سبک رومانتیک
romanticism
پیروی از سبک های یونان وروم
classicism
پیروی از عواطف واحساسات
sensationalism, sentimentalism, sentimentality
پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
sensationalism
پیروی از مکتب رومانتیک
romanticism
پیروی دقیق از اصول
probity
پیروی کردن
follow, conform
پیروی کردن از
follow, listen
پیری
age, old age, senescence, senility
پیری پزشک
geriatrician
پیری پزشکی (پزشکی)
geriatrics
پیزر
bulrush, scobs, straw
پیزی (ناپسند)
asshole
پیژامه
nightclothes , pajamas
پیس ساختن
prefabricate, prefab
پیس نویس
playwright
پیستون
piston , plunger
پیش
ago, ahead, forward, in advance, past, beforehand
پیش از
ante- , before , pre-
پیش از این
already, heretofore, hitherto, erenow
پیش از تاریخ حقیقی تاریخ گذاشتن
antedate
پیش از چیزی واقع شدن
forego
پیش از دیگری مردن
predecease
