پته
certificate , license , permit , ticket , token
پتو
blanket, wrap
پتو پیچ کردن
muffle
پتی
naked , nude, bare
پتیاره
shrew, callet, termagant
پچ پچ
chatter, whisper, prate
پچ پچ کردن
chatter, whisper
پچواک
translation
پخ
bevel, chamfer
پخ دار
beveled, chamfered
پخ کردن
bevel , countersink
پخت
cooking or baking, batch
پخت و پز کردن
cook
پختن
cook, bake, anneal, decoct, scallop, shirr
پختن با کباب پز
grill
پختن ماهی روی تخته
plank
پختنی
culinary
پخته
baked, ripe
پخته شده در دیگ
potted
پخته کردن
sophisticate
پخش
broadcast
پخش اخبار (رادیو و تلویزیون)
newscast
پخش بخارج
efflux, effluvium
پخش پذیر
transmittable
پخش (رادیو)
emission
پخش رقم نقلی
propagation
پخش شدگی
diffusion
پخش شدن
pervade, propagate, run
پخش شدن از تلویزیون
televise
پخش کتاب و فیلم
release
پخش کردن
spread, distribute, diffuse, broadcast, scatter, effuse
پخش کردن از تلویزیون
televise
پخش کردن (رادیو و تلویزیون)
broadcast
