لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 417


به آن وسیله

thereby

به آنجا

there, thither

به آنجا که

where

به ب

to

به باد استهزا گرفتن

rally

به باد انتقاد گرفتن

bombard , damn , tilt , trash

به باد انتقاد گرفتن (عامیانه)

lambaste

به باد پرسش گرفتن

bombard

به باد تمسخر گرفتن

deride

به بار آوردن

bring , cause , result , spell , yield

به باریکی مو

hairbreadth

به بازار عرضه کردن

market

به بازداشتگاه برگرداندن

remand

به بازی گرفتن

dally , flirt , play , tease , trifle

به بازی گرفتن (خودمانی)

rag

به بالا

skywards , up , upward , upwards

به بالاترین درجه رسیدن

crest

به بالاترین سطح رساندن

maximize

به بای کمتری فروختن

undercut

به بخش خصوصی سپردن

denationalize

به بخشهای مختلف تقسیم کردن

segment

به برق زدن

plug

به بستر بردن

bed

به بستر رفتن

bed , retire

به بطالت گذراندن

consume , dally , idle , laze , lounge

به بعد

onward , up , upward

به بعد موکول سازی

respite , suspension

به بن بست رسیدن

deadlock

به بندگی درآوردن

enslave

به به

well

به به به

well done! Bravo! Excellent indeed!

به به (کودکانه)

goody

به بهای

worth

2374 ... 422 421 420 419 418 417




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین