لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 386


بستگی

dependence, connection, dependency, concern, bind, kinship

بستگی چند چیز بهم

hitch

بستگی داشتن

liaise

بستگی داشتن به

consist , depend , involve , turn

بستگی دو چیز با هم

correlation

بستمان (مکانیک)

chassis

بستن

close, shut, shut down, block, fasten, plug

بستن اسب به تیر

picket

بستن (بانکداری)

frozen

بستن به

imputation

بستن به خود

arrogate

بستن در بطری

cork

بستن در به روی کسی

exclude

بستن دست و بال

encumber

بستن دست و پای کسی (مجازی)

pinion

بستن دکمه

button

بستن راه

bar

بستن رگ (پزشکی)

strangulate

بستن زیپ

zip

بستن سگک

buckle

بستن سوراخ

fill

بستن شیر آب

turnoff

بستن (عمل)

closure

بستن عهدنامه

conclude

بستن قرارداد

conclusion

بستن گیسو با توری (قدیمی - شاعرانه)

braid

بستن مجرا (پزشکی)

strangulate

بستن محکم

fasten

بستن (محکم و با صدا)

slam

بستن نطفه

inception

بستناک

frigid

بستنی

ice-cream,confection

بستنی شکلاتی

choc-ice

2374 ... 391 390 389 388 387 386




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین