برنامه کار نامزدهای انتخاباتی
platform
برنامه (کامپیوتر)
program , programme
برنامه نوشتن
program
برنامه نویس
programmer
برنامه نویسی (کامپیوتر)
programming
برنامه ورود و خروج
timetable
برنایی
maturity , puberty , pubescence , youth
برنج
brass
برنج اسیاب نکرده
paddy
برنج ریز
brazier
برنج زار
rice-field
برنج ساز (فلزسازی)
brazier
برنج (فلز)
brass
برنج کاری
cultivation of rice, rice-field
برنج مانند
brassy
برنجی
rice, brass, brazen
برندگر
vehicle
برندگی
sharpness
برنده
cutting, sharp, incisive
برنده جایزه نوبل
Nobelist
برنده شدن
carry , overcome , outmatch
برنده شدن (مسابقه و غیره)
win
برنده (کالبدشناسی )
efferent
برنده مسابقه
victor
برنده ی مسلم (عامیانه)
shoo-in
برنز
bronze
برنز (خوراکپزی)
béarnaise sauce
برنزه
tan
برنزه کردن
bronze , tan
برنزه کردن پوست
suntan
برنزی
bronze
برنش های متوسط
bronchial tubes
برنشیت
bronchitis