لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 373


برنامه

program, plan, schedule, scheme, code, syllabus

برنامه اشتقاقی (تلویزیون و غیره)

spinoff

برنامه اصلی

feature

برنامه اموزشی

curriculum

برنامه ای

schematic

برنامه ای کردن

schematize

برنامه آزمایشی (تلویزیون)

pilot tape , pilot film

برنامه آموزشی

curriculum

برنامه آینده

preview

برنامه بندی کردن

budget

برنامه تحصیلی

curriculum

برنامه تعیین کردن

schedule

برنامه تکراری (تلویزیون و غیره)

rerun

برنامه تهیه کردن

program, programme

برنامه دار کردن

program, programme

برنامه درسی

syllabus

برنامه روزمره

routine

برنامه ریز

draftsman , planner

برنامه ریزی

planning, schematization

برنامه ریزی کردن

schedule

برنامه ریزی کردن (کامپیوتر)

program (or program

برنامه ریزی نشده

unplanned

برنامه ریزی و اجرا

engineering

برنامه زدایی کردن

deprogram

برنامه زمان بندی شده

schedule

برنامه زمانی

schedule

برنامه ساز

programmer

برنامه سازی (کامپیوتر)

programming

برنامه ساعات کار

timetable

برنامه سالیانهء عشاء ربانی

annals

برنامه سفر

itinerary

برنامه کار

blueprint

برنامه کار را ریختن

blueprint

2374 ... 378 377 376 375 374 373




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین