بر جسته کاری
relievo, boss, fretwork, relief
بر جسته کردن
emboss, glorify, indent, signalize
بر چسب
tag
بر چوب اویختن
impale
بر حجم افزودن
volume
بر خلاف
after , unlike
بر خلاف رسوم
unconventional
بر خوابش
incubation
بر خوابیدن
incubate
بر خیزش
insurrection, uprising
بر روی نقشه نشان دادن
chart
بر زدن
riffle, reshuffle, shuffle
بر زدن (ورق بازی و غیره)
shuffle , riffle , cut
بر زمان افزودن
lengthen
بر سر دو راهی
dilemma
بر سر میل اوردن
interest
بر سرعت افزودن
accelerate
بر طبق ان
accordingly
بر طرف نشدنی
insurmountable
بر فراز
over, upon, up, o'er
بر کرسی نشستن
bench
بر کنار کردن
oust, out, relieve
بر گرداندن
evoke, regurgitate, refract, return, replicate, vomit
بر محور خود گردیدن
rotate
بر نگرداندنی
irreversible
بر نگشتنی
irreclaimable, irremeable, irretrievable, irreversible
بر هم زدن
bash, disturb, ruffle, faze, unsettle, derange
بر هم زنی
violation
بر وفق
according
برا (سخن)
cutting
برابر
equal, equivalent, double, tantamount, parallel, square
برابر با ( ( ا )) در فارسی
to
برابر بودن
correspond
