باز کردن قلاب
unfasten , unhook
باز کردن کابل
extend
باز کردن کلید برق
switch
باز کردن کمربند
detach
باز کردن گیره
unhook , unsnap , unfasten
باز کردن لوله گرفته
free
باز کردن ماشین آلات
disassemble
باز کردن (هر چیز لوله شده)
unroll
باز کردن یا مطرح نمودن
broach
باز کوفتن
repress
باز گرداندن
restore
باز گردانی
rendition, repercussion, repeal, restitution
باز گردانی به میهن
repatriation
باز گرفتن
requisition, withdrawal
باز گشت
comeback, return, reflexion, recidivism, recession, recurrence
باز گفتن
restate, repeat, unreel, re-count
باز گو
repeat, iteration, repetition
باز گو کردن
ingeminate, iterate, relate, repeat
باز گویی
restatement, iterance, iteration, repetition
باز (لوله و راه و غیره)
free, clean , unstuck
باز نشده
unopened
باز نشسته (عامیانه)
golden ager
باز نکرده
unopened
باز نمود (کامپیوتر)
readout
باز نوساخت
renovation
باز نوساختن
renovate
باز نویسی کردن
rewrite
باز نیافتنی
irretrievable
باز نیرو بخشیدن
reinvigorate
باز هم
still, again, yet
باز و بسته شدن
wink
باز یافت
recovery, resumption
باز یافت پذیر
recyclable
