با مثال روشن ساختن
illustrate
با مثال فهمانیدن
exemplify
با مثال و نمونه نشان دادن
example
با محبت
loving, kind, warm-hearted
با مداد کشیدن
pencil
با مروارید اراستن
pearl
با مزه
funny, racy, zestful, zesty, tasty, sapid
با مس اندودن
copper
با مسرت و خوشی
winsome
با مشت گرفتن
fist, gripe
با ملاحظه
considerate, thoughtful, wary, tender
با ملاقه خالی کردن
lade
با منظره تزئين کردن
landscape
با مه پوشیدن
befog
با مهمیز زخمی کردن
spur
با موزاییک اراستن
mosaic
با موزاییک زینت دادن
tessellate
با موزاییک فرش کردن
tessellate
با میخ الصاق کردن
nail
با میخ پرچ بهم متصل کردن
dowel
با میخ پرچ محکم کردن
rivet
با میخ کوبیدن
nail
با میخ محکم کردن
gad
با میل بیشتری
rather
با میله بستن
gad
با ناخن و جنگال خراشیدن
scrape
با ناله گفتن
whine
با نزاکت
tactful, polite
با نشاط
jolly, vivacious, sprightly, racy, fresh, light-hearted
با نفس بریده بریده سخن گفتن
giggle
با نفوذ
weighty
با نگاه رشگامیز
askance
با نمودار
graphically