با کینه توزی
vindictively
با گچ خط کشیدن
chalk
با گچ نشان گذاردن
chalk
با گذشت
lenient, latitudinal, latitudinarian
با گرافیک و طرح خطی ثبت کردن
graph
با گرمای ملایم گرم شدن
bask
با گل اخری رنگ کردن
ocher, ochre
با گلسنگ پوشاندن
lichen
با گلوله کمانه دار زدن
ricochet
با گوشبری
fraudulent
با گوشهء چشم
askew
با گوه ثابت کردن
chock
با گوه شکافتن
wedge
با گوه کیپ کردن
chock
با گوه محکم کردن
chock
با گوه نگاه داشتن
wedge
با گیجی
abstractedly , confusedly , dizzily , giddily
با گیجی اندیشیدن
muddle
با گیجی عمل کردن
muddle
با گیرایی
fetchingly , engagingly
با گیره نگاهداشتن
clamp
با گیوتین اعدام کردن
guillotine
با لایه نرم یا بالشتک پوشاندن
pad
با لرزش
tremulously
با لغات بیان کردن
word
با لنگر بستن یا نگاه داشتن
anchor
با لهجه مخصوصی صحبت کردن
cant
با ماده رنگی رنگ کردن
pigment
با ماشین تحریر نوشتن
type, typewrite
با ماشین رفتن
machine
با متر اندازه گیری کردن
meter, metre
با مته تونل زدن
bore
با مته سوراخ کردن
bore, burr