با چراغ یا نشان راهنمایی کردن
beacon
با چرب زبانی
glibly
با چشم اشاره کردن
wink
با چشم حقارت
askance
با چشم غمزه کردن
ogle
با چشم نیم باز نگاه کردن
keek, peep
با چشمان باز
open-eyed
با چشمان پر اشتیاق نگاه کردن
languish
با چشمان خمار نگریستن
languish
با چکش زدن یا کوبیدن
maul
با چماق زدن
bludgeon, stave
با چمن
sod
با چنگال ربودن
pounce
با چنگک جمع کردن
rake
با چنگک زمین را صاف کردن
harrow
با چوب بیلیارد زدن
cue
با چوب پا راه رفتن
stilt
با چوب پهن کتک زدن
paddle, thwack
با چوب خط حساب کردن
score, tally
با چوب زدن
cane
با چوب زیر بغل راه رفتن
crutch
با حال
sociable
با حال خمیازه سخن گفتن
yawn
با حالت تسلیم
resignedly
با حدیده و قلاویز رزوه کردن
die
با حرارت
fervent, hot, earnest, adust, ebullient, strenuous
با حرارت زیاد
vehement
با حرارت علیه کسی صحبت کردن
declaim
با حرارت و اشتیاق
ardently , fervently
با حرص و ولع خوردن
glut, gorge, guttle
با حروف درشت نوشتن
capitalize
با حسن نیت
bona fide
با حصیر پوشاندن
mat