با اکراه
grudgingly , unwilling , unwillingly
با اکسیژن ترکیب کردن
oxidize
با التماس
imploringly
با الوار و تیر پوشاندن
timber
با امانت
trustworthy , trusty
با امساک خرج کردن
nurse
با امساک خوردن
nurse
با امیدواری
hopefully
با اندوه
dolefully
با اندیشه صحیح
considered
با انرژی موجی
radio-
با انصاف و مروت
square
با انگشت لمس کردن
finger
با اهک کاری سفید کردن
lime
با اهمیت
important, momentous, main
با اهنگ تند رقص کردن
jig
با ایما و اشاره
obliquity
با ایما و اشاره بیان کردن
gesture
با ایمان
faithful, believing
با این حال
still , yet
با این همه
however , yet
با این وجود
nevertheless
با اینحال
nevertheless, nonetheless
با اینکه
despite
با اینهمه
anyhow
با آب پاک کردن
rinse
با آب شستن
rinse
با آب گرم سوزاندن
scald
با آب و تاب
stilted
با آب و تاب گفتن
pad
با آب و تاب نوشتن
detail
با آجر ساختن
brick
با آن
therewith , wherewith