لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 235


آبکی

aqueous , dilution , soft , liquid , serous , soupy , thin , washy , watery , weak

آبکی شدگی

dilution

آبکی (عامیانه)

wishy-washy

آبکی کردن

loose , loosen , water , weaken

آبگذر

aqueduct , culvert , watercourse

آبگرمکن

heater

آبگز

spoilage , squashy

آبگز شدن گوشت

spoil

آبگز شدن میوه

bruise

آبگوشت

broth,bouillon

آبگوشت سیب زمینی (خوراک پزی)

hot pot

آبگون (آبکی)

watery

آبگونش

liquefaction

آبگونش کردن

liquefy

آبگونه

liquid , fluid

آبگونه سازی(گدازش )

liquefaction

آبگونه شدن

dissolve , liquefy

آبگونه شونده

liquescent

آبگونه کردن

liquefy , liquidize

آبگونه کف دار (آب صابون )

suds

آبگیر

basin , pond , pool , reservoir , tarn,floodgate , river-basin

آبگیری

supplying or refilling with water, tankage, tonnage

آبگین (آبکی )

aqueous , waterlogged

آبگینه ای

glass , vitreous

آبلمبو ,آبلمبه (نرم کننده )

softened

آبله کوبی

vaccination against small-pox

آبلیمو

lemon-juice, lime-juice

آبمار (جانور شناسی)

water moccasin

آبنوس

ebony

آبنوس فام

ebony

آبنوس کار

ebonist

آبنوس کاری

cabinet-work

آبوت (کلیسای کاتولیک)

abbot

2374 ... 240 239 238 237 236 235




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین