آب شدن
dissolve , melt
آب شسته
waterworn
آب شناسی
hydrology
آب صابون
soapsuds
آب صدا سنج
hydrophone
آب طلا
gilding , gilt , gold plating
آب طلا دادن
gilt , plate
آب طلا زدن
gild
آب ظرفشویی
dishwater
آب فام (جانورشناسی)
bluefish
آب فشانی کردن
erupt
آب فلز دادن
electroplate
آب کردن
melt
آب کره
hydrosphere
آب کشت
aquaculture
آب کشیدن
rinse
آب کف آلود
suds
آب گازدار
sparkling water
آب گذر،آب گذار
gutter,conduit , drain
آب گرفتگی
inundation
آب گرفتن (با کانال دریچه دار)
sluice
آب گرفته
afloat , awash
آب گرم
hot water
آب گرمکن شناور
immersion heater
آب گریزی (مرض ترس از آب )
hydrophobia
آب گوشت
gravy
آب لرزه (جغرافی)
ground swell
آب لمبو
squashy
آب لوله کشی
tap water , water supply
آب ماست
whey
آب مانند
water , watery
آب مروارید (چشم پزشکی)
cataract
آب معدنی
mineral water
