لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 1146


زمانی

sometime

زمانی که

when

زمخت

rough, crude, clumsy, coarse, gross, rugged

زمخت کردن

coarsen, gross, rough

زمخت و غیرجذاب

ungainly

زمرد

emerald

زمرد سبز

emerald, smaragdite

زمرد کبود

aquamarine

زمردین

emerald-coloured, green

زمره

category, class, order

زمزمه

murmur, croon

زمزمه کردن

hum, croon, murmur

زمستان

winter, winterer

زمستان اتمی

nuclear winter

زمستان خوابی

hibernation

زمستان را در بیهوشی بسر بردن

hibernate

زمستانرا بر گذار کردن

winter

زمستانی

winter, wintry, brumal, brumous, hibernal

زمستانی کردن

winterize

زمین

land, ground, earth, field, soil, zone

زمین ابگیر

fen

زمین باتلاقی

slump, everglade

زمین بازی

playground , playing field , speculation

زمین بازی (بیس بال)

diamond

زمین بازی (تنیس)

court

زمین بایر

wasteland, moor

زمین بایر را دایر کردن

reclaim

زمین بلند

eminences , upland

زمین به زمین (موشک)

surface-to-surface

زمین به هوا (موشک)

surface-to-air

زمین بهگری

land reform

زمین بوس

doing homage

زمین بی آب و علف

wasteland

2374 ... 1151 1150 1149 1148 1147 1146




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین