لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 108


از کار دراورده

wrought

از کار دست کشیدن

knock off, lie off

از کجا

where, whence

از کشتی در اوردن

disembark

از کشور خود راندن

expatriate

از کلیات به جزئیات

a priori

از کمینگاه تیراندازی کردن

snipe

از کمینگاه حمله کردن

ambush

از کنار

by, off

از کنار چیزی رد شدن

skirt

از کنار رفتن

sidle

از کوره در رفته

frantic, madding

از کوره دررفتن

flare-up

از کوره دررفتن (عامیانه)

flip

از گرسنگی کشتن

starve

از گرسنگی مردن

starve

از گرما بیحال شدن

swelter

از گرما رنج بردن

stifle

از گرو در اوردن

redeem

از گلو ادا کردن

throat

از گمراهی در آوردن

undeceive

از گناه زدودن

sanctify

از گوشهء چشم

askance

از گیر در اوردن

disentangle, disengage, unravel

از گیر درآمدن

disengage

از گیر درآوردن

disengage , unstick

از لانه بیرون کردن

unearth

از لحاظ تصدی مقام و غیره

ex officio

از لحاظ جنایی

criminally

از لحاظ سمت

ex officio

از لحاظ مادی

materially

از لولا در آوردن

unhinge

از لوله رد کردن

tube

2374 ... 113 112 111 110 109 108




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین