لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 1077


رفتن ترن به خط فرعی

sidetrack

رفتن دزدانه

creep

رفتن روی چرخ

wheel

رفتن و اوردن

fetch

رفتنی

about to go

رفته

away

رفته ( توسط رفتگر)

sweeping, cleaning, street-sweeping

رفته رفته

gradually, inchmeal

رفته رفته کوچک شدن

dwindle

رفراندم

referendum

رفری (داور)

referee

رفع

settlement , adjustment

رفع ابهام کردن

clear

رفع ابهام(بیداری از خواب و خیال)

disillusion

رفع اتهام کردن

exculpate , exonerate , vindicate

رفع اشتباه کردن

amend

رفع اشکال کردن

unwind

رفع اوهام

disillusion

رفع تقصیر کردن

vindicate

رفع توهم

disenchantment

رفع حجاب کردن

unveil

رفع خسارت

recompense

رفع خستگی

refreshment

رفع دردسر کردن

disencumber

رفع کدورت

thaw

رفع کردن

detoxify, remove, resolve, obviate, eliminate, solve

رفع کردن اختلاف

reconcile

رفع محدودیت کردن قیمت ها

unfreeze

رفع محدودیت کردن مواد خام

unfreeze

رفع مزاحمت کردن

disencumber

رفع مسمومیت

detoxification

رفع ممنوعیت

deregulation

رفع نشدنی (تشنگی یا میل)

inextinguishable

2374 ... 1082 1081 1080 1079 1078 1077




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین