از سر باز کردن
put off, evade, put over
از سر باز نکردنی
pertinacious
از سر گرفتن
resume, renovate
از سر گیری
resumption
از سرعت چیزی کاستن
decelerate
از سوراخ نگاه کردن
keek, peep
از سوی
on behalf of
از سوی دیگر
but , furthermore , whereas
از شدت چیزی کاستن
allay
از شر چیزی راحت شدن
jettison
از شغل وکالت محروم کردن
disbar
از شکل افتادهگی
defeat, defeature
از شکل انداختن
deface, botch, contort, disfigure, deform, disfeature
از شکل طبیعی انداختن
distort
از شیر اب جاری کردن
tap
از شیر گرفتن
wean
از شیر مادر گرفتن
wean
از صافی رد شدن
infiltrate
از صافی گذراندن
leach, filtrate
از صدمه محفوظ داشتن
conserve
از صمیم دل
whole-hearted
از طرف دیگر
again, beside
از طرف سر
head-on
از طرف (کسی دیگر)
for
از طریق
through, via
از طول
lengthwise , long
از عددی ریشه گرفتن
root
از عرض
across
از عضویت خارج شدن
secede
از عضویت محروم کردن
disaffiliate
از عقب
back
از علاقه و محبت کاستن
disaffect
از علت به معلول
a priori