لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 1052


راه بند کردن

blockade

راه بندان

blockade

راه بندان (راهنمایی و رانندگی)

gridlock

راه بینابین

middle course

راه پر پیچ و خم

longueur, meander

راه پله

staircase

راه پیما

traveller, wayfarer , hiker , marcher

راه پیمایی

march

راه پیمایی کردن

hike , tramp

راه جنگلی

trail

راه چیزی گرفتن

cork

راه حل

solution, out

راه خروج

debouchment, outage

راه خروجی

exit , turnout

راه خود را بازکردن (عامیانه)

navigate

راه خیلی باریک

bottleneck

راه دادن

admit

راه دخول

inlet

راه در باغ ها و پارک ها

path

راه دریایی

seaway, lane

راه دست

convenient

راه دسترس

access

راه دور (تلفن)

long distance

راه دیگر

alternative

راه راست

straightaway

راه راه

corrugated, striped, brindle, brindled, stripy, canaliculate

راه راه باریک (طرح پارچه)

pin stripe

راه راه کردن

corrugate, stripe, wale

راه رسیدن به چیزی

access

راه رفتن

walk, gait, go, ambulate, stride, stalk

راه رفتن از میان گل و لای

wade

راه رفتن با بی فکری و بی دقتی

blunder

راه رفتن با سختی

slog

2374 ... 1057 1056 1055 1054 1053 1052




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین