لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 1051


راننده از خود راضی

road hog

راننده تاکسی

cabdriver

راننده دوچرخه و موتورسیکلت

cyclist

راننده کامیون

teamster , trucker

راننده کشتی

pilot

راننده ماشین

chauffeur

رانه (روان شناسی)

drive

راه

way, road, path, route, avenue, track

راه اتومبیل رو

drive

راه اختصاصی

driveway

راه (از میان جمعیت و غیره)

lane

راه اسب رو

bridle path

راه اصلی

highroad , highway , lifeline , mainline , thoroughfare

راه اصلی جویبار

mainstream

راه انداختن

trigger, operate

راه اندازی

initiation

راه اهن

railway, railroad, road

راه ایجاد کردن در اثر کثرت آمد و شد

beat

راه آب

ditch, gargoyle, gully, scupper, lead

راه آب برای آب های زائد سد

spillway

راه آهن

railroad

راه آهن تک ریلی

monorail

راه آهن زیر زمینی

subway , underground , metro

راه آهن سازی

railroading

راه آهن هوایی

elevated railroad , elevated railway

راه باج

toll

راه باریک

lane, swath, swathe, slype, dog-trot

راه باریک و گربه رو

catwalk

راه باز کردن

chop

راه باز کردن با سختی

slog

راه بازرگانی

trade route

راه بستن بر

intercept

راه بند

hedge

2374 ... 1056 1055 1054 1053 1052 1051




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین