ر ماده مورد کاربرد در بسته بندی
packing
را
particle suffixed to a noun or pronoun
را بصدا دراوردن
crack
رابرت برنز
Burns
رابرت برونینگ
Browning
رابط
liaison, connector, go-between
رابط میان شرکت ها و غیره و نمایندگان کنگره
lobbyist
رابط نظامی بودن
liaise
رابطه
relation, connection, respect, relevance, nexus, tie
رابطه ای (دستور زبان)
relational
رابطه برقرار کردن
communicate , speak
رابطه بین علت و معلول
causality
رابطه جنسی نامشروع
adultery
رابطه جنسی یک شبه (عامیانه)
one-night stand
رابطه خویشی داشتن
cohere
رابطه داخلی
nexus
رابطه داشتن
correspond, liaise
رابطه داشتن با چند زن
philander
رابطه دوستانه
concord , rapport
رابطه عشقی
affair , amour , love affair
رابطه عشقی محرمانه
intrigue
رابطه علت و معلولی
causation , logic
رابطه متقابل
interrelation , reciprocity
رابطه منطقی
consistency , logic
رابطه نامشروع
liaison
رابطه نامشروع جنسی
intimacy
رابطه نامشروع (عامیانه)
hanky-panky
رابطه نزدیک
affinity
راج
holly
راجع
repetitive
راجع به
about , on , regard
راجع به آن
thereof
راجع بودن
pertain
