از راه بدر بردن
palaver, inveigle
از راه بدر کردن
seduce
از راه بینی بالا کشیدن
snuff
از راه دهان
oral
از راه راست بدر کردن
pervert
از راه فرعی رفتن
bypass
از راه نادرستی تحصیل کردن
graft
از رده خارج
defunct
از رشد بازماندن
stunt
از رغبت انداختن
nauseate
از رواج افتادگی
obsolescence
از روبرو
opposite
از روحیه انداختن
demoralize
از رونرو (ثابت قدم)
sure-footed
از روی
from, off, aboard
از روی احترام
deferential
از روی احتیاط
prudent, prudential
از روی اراده
volition
از روی ایمان
troth
از روی بد خواهی
malicious
از روی بردباری
patient
از روی بی ریایی
candidly
از روی بی علاقگی
half-hearted
از روی پرچین یاچارچوب پریدن
hurdle
از روی تعجب فریاد زدن
exclaim
از روی توبه و پشیمانی
contrite
از روی جلفی اراستن
bedizen
از روی حیله و تزویر
trickish, tricky
از روی خرده گیری صحبت کردن
carp
از روی خرک پریدن
buck
از روی خود خواهی
supercilious
از روی خودستایی
vainglorious
از روی دستخطی رونویسی کردن
autograph