از داخل منفجر شدن
implode
از درجه اعتبار ساقط کردن
void
از درجه بالا
upgrade
از درخت بالا رفتن (در تعقیب کسی یا چیزی)
tree
از درون
inwardly
از درون و بیرون
throughout
از دست دادگی
forfeiture
از دست دادن
lose, miss, tine, unhand
از دست دادن (در اثر رشد و دانایی)
outgrow
از دست دادن سلامتی
breakdown
از دست دادنی
disposable
از دست رفتن
lose , waste
از دست رفته
lost, lorn
از دست ندادن
retain
از دستور خارج کردن
table
از دل و جان
all-out , devotedly , loyal
از دنبال امدن
ensue, attend
از دهان جاری شدن
drool
از دهان جاری کردن
drool
از دهن یا بینی جاری شدن
drivel
از دو سر
palindrome
از دو سره
mutual
از دو سو به آتش بستن
rake
از دو طرف متقارن
equilateral
از دور
afar , distant , distantly , long-distance
از دورترین نقطه خارج
outermost
از دیرگاه
long-standing
از دیگری گرفتن
inherit
از دین بر گشتن
apostatize
از دین برگشتگی
apostasy
از دین برگشته
renegade, apostate
از دیوار آویختن عکس
hang
از راه
of , per , through