دوره سه ماهه
trimester
دوره عکس العمل
latency
دوره عمل
process
دوره فترت
recess
دوره فروشی کردن
peddle
دوره کمون
latency
دوره گرد
badger, huckster, caird, costermonger, crier, peripatetic
دوره گردش
cycle
دوره گردی
hobo, cadge, colportage
دوره گردی کردن
peddle, cadge, hawk
دوره گردی و دستفروشی کردن
peddle
دوره نقاهت
convalescence
دوره نقاهت را گذراندن
convalesce
دوره نهفتگی یا کمون
incubation
دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یا کهانت
pontificate
دورهء شباب
adolescence
دورهای
periodic, periodical, peripheral
دورو
double-faced, hypocritical, insincere, deceitful
دوروبر
environment, environs, milieu
دوروبر اطرافیان
entourage
دورویی
hypocrisy, duplicity, dissimulation, guile, imposture, double-dealing
دورویی کردن
dissimulate, double-cross
دوری
periodic, serial
دوری از مرکز
eccentricity
دوری از مرکز بدن
abduction
دوری کردن
abstain , avoid , eschew
دوری کردن از
avoid, elude
دوری کردن (جا خالی دادن)
dodge
دوریابی
telemetry
دوز
sew
دوز (مقدار خوراک دارو)
dose
دوز و کلک
cabal, complot, underplot, frame-up
دوز و کلک زدن
circumvent , jockey
