لیست ترجمه لغات فارسی به انگلیسی - صفحه 102


از خاک در اوردن

exhume, disinter, excavate

از خانواده پست

lowborn

از خانواده سلطنتی

royalty

از خانواده نعناع (گیاه شناسی)

labiate

از خستگی بیرون اوردن

refresh

از خط خارج شدن

derail

از خط خارج کردن

derail

از خطر اگاهانیدن

alarm

از خطر جستن

close call , close shave

از خطر جسته

safe

از خطر نابودی نجات دادن

salvage

از خلال ابر یا مه پدیدار شدن

loom

از خواب برخاستن

rise, uprise

از خواب بیدار کردن

wake

از خود بی خود

unconscious, beside oneself, infatuate, slaphappy

از خود بی خود کردن

besot , fuddle , transport

از خود بی خود (مواد مخدر)

zonked

از خود بیخود شدن

ravish, transport, flip

از خود بیخود کردن

rapture, infatuate, entrance

از خود بیخودی

rapture, ravishment, trance

از خود در آوردن

dream up, excogitate, fabricate, invent

از خود درآوردن

invent , invention , manufacture , concoct , fudge

از خود درآوردن (داستان و غیره)

feign

از خود دور کردن

ward off

از خود راضی

cocky, overbearing, smug, complacent, assuming, presuming

از خود راضی گری

self-complacency, self-confidence, self-justification, self-satisfaction

از خود سلب کردن

disclaim

از خود گذشتگی

devotion, self-devotion, self-sacrifice

از خود گذشته

greathearted , selfless , unselfish

از خود ندانستن

disorient, disown

از خودراضی (خودمانی)

wise

از خودگویی

egotism

از داخل ترکیدن

implode

2374 ... 107 106 105 104 103 102




تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین
تبلیغات در دیکشنری آنلاین