- چگونه میتوانیم در مورد شرایط مختلف جوی به زبان انگلیسی صحبت کنیم؟
- مهمترین لغات آب و هوا که هر زبانآموزی باید بداند کدامند؟
- تفاوت بین Drizzle و Pouring rain چیست و هرکدام را کجا به کار ببریم؟
- اصطلاحات رایج انگلیسی که از کلمات مربوط به آب و هوا الهام گرفته شدهاند کدامند؟
- برای توصیف بلایای طبیعی مانند سیل، زلزله یا طوفان از چه واژگانی باید استفاده کنیم؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر از آن پاسخ خواهیم داد. یادگیری لغات آب و هوا یکی از پایهایترین و در عین حال کاربردیترین بخشهای آموزش زبان انگلیسی است. چه بخواهید یک گفتگوی روزمره را شروع کنید، چه قصد سفر به یک کشور خارجی را داشته باشید یا حتی بخواهید اخبار را دنبال کنید، دانش واژگان این حوزه ضروری است. ما در این راهنما، مجموعهای کامل از لغات و اصطلاحات مربوط به شرایط جوی مختلف و همچنین بلایای طبیعی را به همراه مثالهای واضح برای شما گردآوری کردهایم تا بتوانید با اطمینان و به درستی از آنها استفاده کنید.
واژگان پایهای و عمومی آب و هوا (General Weather Vocabulary)
قبل از اینکه به سراغ شرایط خاص جوی برویم، بهتر است با کلمات عمومی و پرکاربرد این حوزه آشنا شویم. این کلمات اساس و پایه صحبت در مورد آب و هوا را تشکیل میدهند و در هر مکالمهای به کار میآیند. دانستن این واژگان به شما کمک میکند تا کلیت وضعیت جوی را درک کرده و توصیف نمایید.
در جدول زیر، برخی از مهمترین لغات آب و هوا در سطح پایه آورده شده است:
| لغت انگلیسی | معنی فارسی | مثال در جمله |
|---|---|---|
| Weather | آب و هوا | The weather is really nice today. |
| Climate | اقلیم، آب و هوای یک منطقه | Iran has a diverse climate. |
| Temperature | دما | What’s the temperature outside? |
| Forecast | پیشبینی | Did you check the weather forecast for tomorrow? |
| Atmosphere | جوّ (اتمسفر) | Pollution is damaging the Earth’s atmosphere. |
| Humidity | رطوبت | The humidity is very high today, I feel sticky. |
| Celsius | سانتیگراد | The temperature is 25 degrees Celsius. |
| Fahrenheit | فارنهایت | In the US, they often use Fahrenheit. |
توصیف هوای آفتابی و صاف (Describing Sunny Weather)
هوای آفتابی معمولاً مطلوبترین نوع آب و هواست. برای توصیف یک روز آفتابی و دلپذیر، میتوانید از کلمات و عبارات متنوعی استفاده کنید تا مکالمه شما جذابتر شود. استفاده صرف از کلمه “Sunny” ممکن است تکراری و ساده به نظر برسد.
لغات کلیدی برای هوای آفتابی
- Sunny: آفتابی
- Bright: روشن، درخشان
- Clear: صاف (بدون ابر)
- Blue skies: آسمان آبی
- Sunshine: نور خورشید
- Sunbeam / Ray of light: پرتو نور خورشید
- Glorious: بسیار زیبا و باشکوه (برای توصیف هوای عالی)
برای مثال، به جای اینکه فقط بگویید “It’s sunny”، میتوانید از جملات کاملتر و بهتری استفاده کنید:
Example: “It’s a glorious day with clear blue skies. Let’s go to the park.”
ترجمه: «امروز یک روز باشکوه با آسمانی صاف و آبی است. بیا به پارک برویم.»
یا میتوانید بگویید:
Example: “I love feeling the warm sunshine on my skin.”
ترجمه: «عاشق اینم که نور گرم خورشید را روی پوستم حس کنم.»
واژگان مربوط به باران و هوای ابری (Rainy & Cloudy Vocabulary)
هوای بارانی و ابری بخش بزرگی از لغات آب و هوا را به خود اختصاص میدهد. در زبان انگلیسی، برای توصیف شدتهای مختلف باران از کلمات متفاوتی استفاده میشود. این تنوع به شما کمک میکند تا منظور خود را با دقت بیشتری بیان کنید.
ابر و هوای ابری
- Cloud: ابر
- Cloudy: ابری
- Overcast: کاملاً ابری، گرفته
- Gloomy: گرفته و دلگیر (معمولاً به خاطر آسمان تیره)
- Partly cloudy: نیمه ابری
انواع باران
یادگیری تفاوت بین انواع بارش به شما کمک میکند حرفهایتر صحبت کنید:
- Drizzle: باران نمنم و بسیار سبک.
Example: “It’s just drizzling outside; you won’t need a big umbrella.” - Rain: باران (حالت عمومی).
Example: “I think it’s going to rain this afternoon.” - Showers: رگبار (بارانی که برای مدت کوتاهی میبارد و قطع میشود).
Example: “The forecast mentioned scattered showers for today.” - Pouring / Downpour: بارش شدید باران، سیلآسا.
Example: “We got caught in a massive downpour on our way home.” - It’s raining cats and dogs: یک اصطلاح برای باران بسیار شدید.
Example: “Take your raincoat, it’s raining cats and dogs out there!”
لغات و اصطلاحات مربوط به برف و سرما (Snow & Cold Weather)
زمستان و هوای سرد نیز واژگان خاص خود را دارند. از توصیف یک بارش برف ملایم گرفته تا یک کولاک شدید، هرکدام کلمات مخصوص به خود را دارند که دانستن آنها برای توصیف دقیق شرایط ضروری است.
کلمات مرتبط با سرما
- Cold: سرد
- Chilly: خنک، سرد (کمی سردتر از cool)
- Freezing: بسیار سرد، یخبندان
- Frost: یخبندان، شبنم یخزده
- Ice: یخ
- Icy: یخی، لغزنده (برای توصیف جادهها)
کلمات مرتبط با برف
همانند باران، برای برف نیز درجات متفاوتی وجود دارد:
- Snow: برف
- Snowflake: دانه برف
- Sleet: برف و باران (مخلوطی از باران و برف یخزده)
- Blizzard: کولاک، بوران (طوفان برف شدید همراه با باد)
- Snowstorm: طوفان برف
- Flurry: بارش بسیار خفیف و پراکنده برف
Example: “Be careful when you drive. The roads are icy after the snowstorm.”
ترجمه: «وقتی رانندگی میکنی مراقب باش. جادهها بعد از طوفان برف، یخی و لغزنده هستند.»
واژگان باد و طوفان (Wind & Storm Vocabulary)
باد یکی دیگر از عناصر مهم آب و هواست که شدتهای مختلفی دارد. از یک نسیم ملایم تا یک طوفان ویرانگر، هرکدام نام خود را دارند. یادگیری این لغات آب و هوا به شما کمک میکند تا درک بهتری از گزارشهای هواشناسی داشته باشید.
توصیف شدت باد
- Breeze: نسیم ملایم. “A gentle breeze made the hot day more pleasant.”
- Windy: بادی، پر از باد. “It’s too windy to play tennis today.”
- Gale: باد بسیار شدید. “The gale damaged several roofs in the village.”
- Gust: تندباد ناگهانی. “A sudden gust of wind blew my hat off.”
انواع طوفان
- Storm: طوفان (کلمهای عمومی)
- Thunderstorm: طوفان همراه با رعد و برق
- Thunder: رعد (صدای آن)
- Lightning: برق، صاعقه (نور آن)
- Hurricane / Cyclone / Typhoon: گردباد، طوفان سهمگین استوایی (این سه کلمه به یک پدیده اشاره دارند اما در مناطق مختلف جغرافیایی استفاده میشوند)
- Tornado: گردباد خشکی (طوفانی با ستون هوای چرخان)
بلایای طبیعی (Natural Disasters)
متاسفانه، گاهی اوقات آب و هوا از حالت عادی خارج شده و به بلایای طبیعی تبدیل میشود. دانستن واژگان این حوزه برای درک اخبار و مسائل ایمنی بسیار مهم است. این بخش از دایره لغات شما شاید کمتر به صورت روزمره استفاده شود، اما اهمیت بسیار زیادی دارد.
در جدول زیر، مهمترین کلمات مرتبط با بلایای طبیعی گردآوری شده است:
| لغت انگلیسی | معنی فارسی | توضیح مختصر |
|---|---|---|
| Earthquake | زلزله، زمینلرزه | A sudden violent shaking of the ground. |
| Flood | سیل | An overflowing of a large amount of water. |
| Drought | خشکسالی | A long period with little or no rain. |
| Wildfire / Forest fire | آتشسوزی جنگل | A large, destructive fire that spreads quickly. |
| Tsunami | سونامی | A very large ocean wave caused by an underwater earthquake. |
| Volcanic eruption | فوران آتشفشان | When lava and gas are released from a volcano. |
| Avalanche | بهمن | A mass of snow, ice, and rocks falling rapidly down a mountainside. |
| Landslide | رانش زمین | The sliding down of a mass of earth or rock from a mountain or cliff. |
اصطلاحات کاربردی با کلمات آب و هوا (Weather Idioms)
زبان انگلیسی پر از اصطلاحاتی است که از لغات آب و هوا الهام گرفته شدهاند اما معنای کاملاً متفاوتی دارند. یادگیری این اصطلاحات به شما کمک میکند تا مانند یک فرد بومی (Native) به نظر برسید.
چند اصطلاح پرکاربرد
- Under the weather: به معنی ناخوش بودن، حال خوبی نداشتن.
“I’m feeling a bit under the weather today, so I’m staying home.” - A storm in a teacup: به معنی بزرگ کردن یک مسئله کوچک و بیاهمیت (معادل «از کاه کوه ساختن»).
“Their argument was just a storm in a teacup; they are friends again now.” - Every cloud has a silver lining: به معنی اینکه در هر موقعیت بدی، یک جنبه مثبت هم وجود دارد (معادل «پایان شب سیه، سپید است»).
“I lost my job, but now I can start my own business. Every cloud has a silver lining.” - To have your head in the clouds: به معنی در عالم هپروت بودن، واقعبین نبودن.
“He needs to stop having his head in the clouds and find a real job.” - To break the ice: به معنی سر صحبت را باز کردن و یک موقعیت معذب را راحتتر کردن (یخ جمع را شکستن).
“He told a funny joke to break the ice at the beginning of the meeting.”
یادگیری این اصطلاحات نه تنها دایره لغات شما را گسترش میدهد، بلکه درک شما از فرهنگ و زبان انگلیسی را نیز عمیقتر میکند.



