- آیا میدانید چرا نمیتوان گفت «I have a new work»؟
- فرق دقیق بین «کار» به عنوان یک فعالیت کلی و «شغل» به عنوان یک موقعیت مشخص چیست؟
- چه زمانی باید از Job استفاده کنیم و چه زمانی Work انتخاب صحیحتری است؟
- آیا Work میتواند به صورت جمع (works) به کار برود؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات کلیدی پاسخ خواهیم داد و یک بار برای همیشه تفاوت job و work را برای شما روشن خواهیم کرد. بسیاری از زبانآموزان فارسیزبان این دو کلمه را به جای یکدیگر استفاده میکنند، زیرا در زبان فارسی هر دو اغلب به «کار» ترجمه میشوند. اما در زبان انگلیسی، این دو واژه تفاوتهای معنایی و گرامری بسیار مهمی دارند که نادیده گرفتن آنها میتواند منجر به اشتباهات رایج شود. با ما همراه باشید تا با مثالهای کاربردی و توضیحات شفاف، این تفاوتها را به طور کامل درک کنید.
درک مفهوم Work: فراتر از یک موقعیت شغلی
کلمهی Work مفهومی بسیار گسترده و عمومی دارد. این کلمه هم به عنوان اسم (noun) و هم به عنوان فعل (verb) به کار میرود و به فعالیت و تلاشی اشاره دارد که برای رسیدن به یک هدف انجام میشود. این فعالیت لزوماً در ازای دریافت پول نیست.
Work به عنوان اسم (Noun)
وقتی Work به عنوان اسم به کار میرود، غیرقابل شمارش (uncountable) است. این مهمترین نکتهای است که باید به خاطر بسپارید. به همین دلیل، شما نمیتوانید قبل از آن از حرف تعریف a/an استفاده کنید یا آن را با ‘s’ جمع ببندید. Work در این حالت به وظایف، مسئولیتها یا تلاش کلی اشاره دارد.
به مثالهای زیر توجه کنید:
- I have a lot of work to do tonight. (من امشب کارهای زیادی برای انجام دادن دارم.)
- She enjoys her work as a graphic designer. (او از کارش به عنوان یک طراح گرافیک لذت میبرد.)
- It takes a lot of hard work to build a successful business. (ساختن یک کسبوکار موفق نیازمند تلاش و کار سخت زیادی است.)
نکته مهم: به همین دلیل است که جمله «I have a work» از نظر گرامری اشتباه است. اگر میخواهید بگویید که کار دارید، باید از ساختارهایی مانند «I have work to do» یا «I have a lot of work» استفاده کنید.
Work به عنوان فعل (Verb)
استفاده از Work به عنوان فعل بسیار رایج است و به معنای «کار کردن» یا «فعالیت کردن» است. این فعل میتواند به انجام وظایف در یک شغل، عملکرد یک دستگاه یا حتی تلاش برای دستیابی به یک نتیجه اشاره داشته باشد.
مثالهای کاربردی:
- Where do you work? (کجا کار میکنی؟)
- He works for a large IT company. (او برای یک شرکت بزرگ فناوری اطلاعات کار میکند.)
- My computer isn’t working properly. (کامپیوتر من به درستی کار نمیکند.)
- We need to work together to solve this problem. (باید با هم کار کنیم تا این مشکل را حل کنیم.)
درک مفهوم Job: یک موقعیت شغلی مشخص
برخلاف Work، کلمهی Job همیشه یک اسم قابل شمارش (countable) است. این کلمه به یک موقعیت شغلی خاص، یک پست یا یک سمت رسمی در یک شرکت یا سازمان اشاره دارد که شما در ازای انجام آن حقوق دریافت میکنید. چون Job قابل شمارش است، میتوان آن را جمع بست (jobs) و قبل از آن از a/an یا اعداد استفاده کرد.
به این مثالها دقت کنید:
- She is looking for a new job. (او دنبال یک شغل جدید میگردد.)
- I had three jobs last year. (من پارسال سه شغل داشتم.)
- He was offered a job as a project manager. (به او یک شغل به عنوان مدیر پروژه پیشنهاد شد.)
- Teaching is a very rewarding job. (معلمی یک شغل بسیار رضایتبخش است.)
وقتی در مورد بیکار بودن صحبت میکنیم، از Job استفاده میکنیم و میگوییم: «I don’t have a job» یا «I’m out of a job».
جدول مقایسه: تفاوت Job و Work در یک نگاه
برای جمعبندی و درک بهتر تفاوتها، جدول زیر را آماده کردهایم. این جدول به شما کمک میکند تا به سرعت نکات کلیدی را مرور کنید.
| ویژگی | Job | Work |
|---|---|---|
| نقش دستوری | همیشه اسم (Noun) | اسم (Noun) و فعل (Verb) |
| قابلیت شمارش | قابل شمارش (Countable) | غیرقابل شمارش (Uncountable) |
| معنای اصلی | یک موقعیت شغلی خاص و رسمی، پست سازمانی | فعالیت کلی، تلاش، وظایف و مسئولیتها |
| مثال با a/an | I need a new job. (صحیح) | I have a work to do. (غلط) |
| شکل جمع | She has two part-time jobs. (صحیح) | He has many works to do. (غلط) |
| مثال کاربردی | My job is challenging. (شغل من چالشبرانگیز است.) | I have too much work. (من کار خیلی زیادی دارم.) |
موارد استثنا: چه زمانی Work میتواند جمع بسته شود؟
همانطور که گفتیم، Work معمولاً یک اسم غیرقابل شمارش است. اما یک استثنای مهم وجود دارد. وقتی works (با s جمع) به کار میرود، دیگر به معنای «کارها» یا «فعالیتها» نیست، بلکه به آثار هنری، ادبی یا موسیقی یک هنرمند یا نویسنده اشاره دارد. همچنین میتواند به معنای سازهها و ماشینآلات مهندسی (مانند works of engineering) یا یک کارخانه (مانند ironworks) نیز به کار رود.
- The complete works of Shakespeare. (مجموعه کامل آثار شکسپیر.)
- This gallery features the early works of Picasso. (این گالری آثار اولیه پیکاسو را به نمایش میگذارد.)
اصطلاحات و ترکیبات رایج (Collocations)
یکی از بهترین راهها برای تسلط بر تفاوت job و work، یادگیری عبارات و اصطلاحات رایجی است که با هرکدام از این کلمات ساخته میشود. این ترکیبات به شما کمک میکنند تا طبیعیتر و شبیه به یک فرد نیتیو صحبت کنید.
اصطلاحات رایج با Job
- Apply for a job: برای یک شغل درخواست دادن
- Look for a job / Job hunting: به دنبال شغل گشتن
- Get a job / Land a job: شغل پیدا کردن، استخدام شدن
- Lose your job: شغل خود را از دست دادن
- A full-time/part-time job: شغل تماموقت/پارهوقت
- A dream job: شغل رویایی
- Job security: امنیت شغلی
- Job satisfaction: رضایت شغلی
- Job interview: مصاحبه شغلی
- A dead-end job: شغلی که آینده و فرصت پیشرفت ندارد
اصطلاحات رایج با Work
- Go to work: سر کار رفتن
- Start/finish work: کار را شروع/تمام کردن
- At work: سر کار، در محل کار
- Out of work: بیکار بودن (شبیه به jobless)
- Work from home: دورکاری کردن، از خانه کار کردن
- Work overtime: اضافهکاری کردن
- Hard work: کار سخت، تلاش زیاد
- Work-life balance: تعادل بین کار و زندگی
اشتباهات رایج زبانآموزان و نحوه تصحیح آنها
درک تئوری یک چیز است و استفاده صحیح در عمل چیز دیگری. در ادامه به چند اشتباه رایج که زبانآموزان هنگام استفاده از این دو کلمه مرتکب میشوند، اشاره میکنیم.
-
اشتباه: I am searching for a new work.
صحیح: I am searching for a new job.
توضیح: چون به دنبال یک موقعیت شغلی مشخص هستید، باید از اسم قابل شمارش job استفاده کنید.
-
اشتباه: My father has a lot of works in his office.
صحیح: My father has a lot of work in his office.
توضیح: Work به معنای حجم و فعالیت کاری، غیرقابل شمارش است و جمع بسته نمیشود.
-
اشتباه: My work is a teacher.
صحیح: My job is a teacher. (یا بهتر است بگوییم: I am a teacher.)
توضیح: برای اشاره به عنوان و سمت شغلی، job کلمهی صحیح است.
کلمات مرتبط: نگاهی به Career و Occupation
برای تکمیل درک شما، بهتر است به طور خلاصه تفاوت این دو کلمه را با دو واژه مرتبط دیگر، یعنی Career و Occupation نیز بررسی کنیم.
- Career: این کلمه به مسیر شغلی یک فرد در طول زندگیاش اشاره دارد. Career مجموعهای از job های مختلف است که یک فرد در یک حوزه خاص در طی سالها تجربه میکند. مثال: He had a long career in journalism. (او مسیر شغلی طولانی در روزنامهنگاری داشت.)
- Occupation: این یک واژه رسمیتر برای job است و اغلب در فرمها و اسناد رسمی استفاده میشود تا نوع حرفه یا شغل یک فرد را مشخص کند. مثال: Please state your name, address, and occupation. (لطفاً نام، آدرس و شغل خود را قید کنید.)
جمعبندی نهایی
به طور خلاصه، کلید اصلی برای درک تفاوت job و work در مفهوم «مشخص بودن» و «قابلیت شمارش» نهفته است. Job یک موقعیت شغلی مشخص، قابل شمارش و اغلب با حقوق ثابت است. در مقابل، Work یک مفهوم کلی، غیرقابل شمارش و بیانگر فعالیت و تلاش است که میتواند شامل وظایف شغلی یا هر نوع فعالیت دیگری باشد. با به خاطر سپردن این قانون ساده و مرور مثالها و اصطلاحات این مقاله، میتوانید با اطمینان کامل از این دو کلمه در مکالمات و نوشتههای انگلیسی خود استفاده کنید.



