- چگونه میتوانم دایره لغات خود را در مورد اعضای بدن انسان به زبان انگلیسی گسترش دهم؟
- مهمترین اصطلاحات مربوط به سلامتی و بیماریها که باید بدانم کدامند؟
- آیا لیستی جامع از لغات بدن انسان از سر تا پا به انگلیسی وجود دارد؟
- چطور میتوانم از این کلمات در مکالمات روزمره انگلیسی استفاده کنم؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر پاسخ خواهیم داد. یادگیری لغات بدن انسان به زبان انگلیسی یکی از پایهایترین و در عین حال ضروریترین مراحل برای هر زبانآموزی است. چه بخواهید در مورد وضعیت سلامتی خود با یک پزشک صحبت کنید، چه در مکالمات روزمره به توصیف ظاهر افراد بپردازید یا حتی اصطلاحات رایج انگلیسی را درک کنید، دانش کافی در این زمینه بسیار کلیدی است. ما در این راهنما، شما را با دستهبندی کاملی از کلمات و اصطلاحات مربوط به بدن انسان و سلامتی آشنا میکنیم تا با اعتماد به نفس بیشتری از آنها استفاده کنید.
آناتومی بدن انسان: سفری از سر تا پا (From Head to Toe)
برای یادگیری بهتر و منظمتر، لغات بدن انسان را به بخشهای مختلف تقسیم میکنیم. این دستهبندی به شما کمک میکند تا کلمات را در ذهن خود سازماندهی کرده و راحتتر به خاطر بسپارید. بیایید سفر خود را از بالاترین قسمت بدن، یعنی سر، آغاز کنیم.
بخش اول: سر و صورت (Head and Face)
سر و صورت ما پر از اجزای مختلفی است که هر روز در آینه میبینیم و برای توصیف خود و دیگران از آنها استفاده میکنیم. در جدول زیر، لیستی از مهمترین اعضای این بخش به همراه معادل انگلیسی آنها آورده شده است.
| فارسی | English |
|---|---|
| سر | Head |
| مو | Hair |
| صورت | Face |
| پیشانی | Forehead |
| چشم | Eye |
| ابرو | Eyebrow |
| مژه | Eyelash |
| پلک | Eyelid |
| بینی | Nose |
| گونه | Cheek |
| دهان | Mouth |
| لب | Lip |
| دندان | Tooth (جمع: Teeth) |
| زبان | Tongue |
| چانه | Chin |
| گوش | Ear |
یادگیری این کلمات به شما کمک میکند تا جملاتی مانند «She has beautiful blue eyes» (او چشمهای آبی زیبایی دارد) یا «I have a headache» (من سردرد دارم) را به راحتی بسازید و درک کنید.
بخش دوم: بالاتنه و دستها (Upper Body and Arms)
از گردن به پایین، به بخش بالاتنه میرسیم که شامل اعضای حیاتی و دستها میشود. آشنایی با این لغات بدن انسان برای صحبت در مورد فعالیتهای روزمره، ورزش و مشکلات جسمی ضروری است.
- Neck: گردن
- Shoulder: شانه
- Chest: قفسه سینه
- Back: کمر، پشت
- Stomach / Belly: شکم
- Waist: کمر (دور کمر)
- Arm: بازو (از شانه تا مچ)
- Elbow: آرنج
- Wrist: مچ دست
- Hand: دست
- Finger: انگشت دست
- Thumb: انگشت شست
- Nail: ناخن
بخش سوم: پایینتنه و پاها (Lower Body and Legs)
در ادامه سفر خود در آناتومی بدن، به بخش پایینی و پاها میرسیم. این کلمات برای توصیف حرکت، ورزش و آسیبهای مربوط به این نواحی کاربرد فراوانی دارند.
- Hip: لگن، باسن
- Leg: پا (از لگن تا مچ پا)
- Thigh: ران
- Knee: زانو
- Ankle: مچ پا
- Foot: پا (از مچ به پایین – جمع: Feet)
- Toe: انگشت پا
- Heel: پاشنه پا
نگاهی به درون: اعضای داخلی بدن (Internal Organs)
دانستن نام اعضای داخلی بدن به ویژه در موقعیتهای پزشکی و صحبت در مورد سلامتی اهمیت بالایی دارد. هرچند شاید به اندازه اعضای خارجی بدن در مکالمات روزمره استفاده نشوند، اما جزو لغات بدن انسان هستند که هر زبانآموز جدی باید با آنها آشنا باشد.
| عضو داخلی | English Term | توضیح مختصر |
|---|---|---|
| مغز | Brain | مرکز کنترل بدن، مسئول تفکر و احساسات |
| قلب | Heart | وظیفه پمپاژ خون به سراسر بدن را دارد |
| ریه / شش | Lungs | اعضای اصلی سیستم تنفسی برای دم و بازدم |
| کبد | Liver | نقش مهمی در تصفیه خون و متابولیسم دارد |
| کلیه | Kidney | مسئول دفع مواد زائد و تنظیم مایعات بدن |
| معده | Stomach | جایی که غذا پس از خورده شدن، هضم میشود |
| روده | Intestine / Bowel | مسئول جذب مواد مغذی از غذا |
| استخوان | Bone | چارچوب و اسکلت بدن را تشکیل میدهد |
| ماهیچه / عضله | Muscle | برای حرکت دادن اعضای بدن استفاده میشود |
لغات و اصطلاحات مربوط به سلامتی و بیماری (Health and Illness)
اکنون که با لغات بدن انسان آشنا شدیم، زمان آن است که به سراغ کلمات و عبارات مرتبط با سلامتی، بیماری و مراجعه به پزشک برویم. این بخش به شما کمک میکند تا بتوانید وضعیت جسمی خود را به درستی توصیف کنید.
توصیف درد و علائم بیماری (Describing Pain and Symptoms)
وقتی حال خوبی ندارید، استفاده از کلمات مناسب برای توصیف مشکلتان بسیار مهم است. در اینجا برخی از رایجترین عبارات آورده شده است:
- I have a headache: من سردرد دارم.
- I have a stomachache: من دلدرد (معدهدرد) دارم.
- I have a toothache: من دنداندرد دارم.
- I have a sore throat: من گلودرد دارم.
- I feel dizzy: احساس سرگیجه میکنم.
- I feel nauseous: حالت تهوع دارم.
- I have a fever / temperature: من تب دارم.
- I have a cough: سرفه میکنم.
- My back hurts: کمرم درد میکند. (عبارت ‘My [body part] hurts’ برای هر عضوی قابل استفاده است.)
- I have a broken arm: بازویم شکسته است.
- I have a runny nose: آبریزش بینی دارم.
بیماریهای رایج (Common Illnesses)
در ادامه لیستی از نام برخی بیماریها و مشکلات رایج در زبان انگلیسی ارائه میشود:
- Cold: سرماخوردگی
- Flu (Influenza): آنفولانزا
- Allergy: آلرژی، حساسیت
- Asthma: آسم
- Diabetes: دیابت
- High blood pressure: فشار خون بالا
- Food poisoning: مسمومیت غذایی
- Injury: جراحت، آسیبدیدگی
اصطلاحات و ضربالمثلهای مرتبط با بدن انسان (Body Idioms)
یکی از جذابترین بخشهای یادگیری زبان، آشنایی با اصطلاحات (Idioms) است. در زبان انگلیسی، اصطلاحات زیادی با استفاده از لغات بدن انسان ساخته شدهاند که معنای متفاوتی از معنای تحتاللفظی کلمات دارند. یادگیری این اصطلاحات به طبیعیتر شدن صحبتهای شما کمک شایانی میکند.
چند اصطلاح پرکاربرد
- Break a leg:
این اصطلاح به معنای «موفق باشی» است و معمولاً قبل از اجرا یا یک رویداد مهم به کار میرود. هیچ ربطی به شکستن پا ندارد!
- Keep an eye on something/someone:
به معنای «مراقب چیزی یا کسی بودن» است. مثال: Could you keep an eye on my bag for a minute?
- Get something off your chest:
به معنای «حرف دلت را زدن» یا اعتراف به چیزی است که شما را نگران کرده است. مثال: He told her the secret to get it off his chest.
- Give someone a hand:
به معنای «به کسی کمک کردن» است. مثال: Can you give me a hand with these boxes?
- To be all ears:
به معنای «سراپا گوش بودن» و با دقت کامل به حرف کسی گوش دادن است. مثال: Tell me your story, I’m all ears.
- Cost an arm and a leg:
وقتی چیزی بسیار گران است، از این اصطلاح استفاده میشود. مثال: Buying a new car these days can cost an arm and a leg.
یادگیری و استفاده از این اصطلاحات میتواند مکالمات شما را از سطح مبتدی به سطح پیشرفتهتری ارتقا دهد. سعی کنید آنها را در جملات مختلف تمرین کنید تا در ذهنتان تثبیت شوند.
جمعبندی و نکات نهایی
در این مقاله، یک راهنمای کامل از لغات بدن انسان، از اعضای خارجی و داخلی گرفته تا اصطلاحات مربوط به سلامتی و بیماریها را به شما ارائه دادیم. به خاطر داشته باشید که بهترین راه برای یادگیری این لغات، استفاده فعال از آنهاست. سعی کنید هر روز چند کلمه جدید را در مکالمات یا نوشتههای خود به کار ببرید. برای توصیف ظاهر افراد از این کلمات استفاده کنید یا هنگام تماشای فیلم و سریالهای انگلیسی به نحوه استفاده بازیگران از این لغات و اصطلاحات دقت کنید. با تمرین مستمر، این مجموعه واژگان به بخشی جدانشدنی از دایره لغات شما تبدیل خواهد شد.



