- چگونه میتوانم قد و هیکل افراد را به انگلیسی به طور دقیق توصیف کنم؟
- رایجترین لغات برای توصیف رنگ، مدل و جنس مو در زبان انگلیسی کدامند؟
- برای توصیف جزئیات چهره مانند چشم، بینی و شکل صورت از چه کلماتی باید استفاده کنم؟
- آیا عبارات و اصطلاحات خاصی برای توصیف ظاهر کلی یک فرد وجود دارد؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر از آن پاسخ خواهیم داد. یادگیری نحوه توصیف ظاهر افراد به انگلیسی یکی از مهارتهای پایهای و بسیار کاربردی است که به شما کمک میکند در مکالمات روزمره، ارتباطات خود را واضحتر و دقیقتر کنید. چه در حال معرفی یک دوست باشید، چه در حال دادن آدرس به پلیس یا حتی توصیف یک شخصیت در یک داستان، داشتن دایره واژگان مناسب ضروری است. با ما همراه باشید تا قدم به قدم با تمام لغات و عبارات کلیدی در این زمینه آشنا شوید.
توصیف قد و هیکل (Height and Build)
یکی از اولین مواردی که در توصیف ظاهر یک فرد به ذهن میرسد، قد و ساختار بدنی اوست. برای این منظور، کلمات و عبارات متنوعی در زبان انگلیسی وجود دارد که به شما کمک میکند تصویر دقیقی از فرد مورد نظر ارائه دهید.
توصیف قد (Describing Height)
برای صحبت در مورد قد، معمولاً از صفات سادهای استفاده میشود. در اینجا رایجترین آنها را مشاهده میکنید:
- Tall: قد بلند
- Short: قد کوتاه
- Of medium height / Average height: قد متوسط
- Quite tall: نسبتاً قد بلند
- Very short: خیلی قد کوتاه
علاوه بر این صفات، میتوانید از عبارات مقایسهای نیز استفاده کنید. برای مثال: «He is taller than his brother» (او از برادرش بلندتر است) یا «She is the shortest in her family» (او کوتاهترین فرد در خانوادهاش است).
توصیف هیکل و ساختار بدن (Describing Build)
توصیف ساختار بدنی یا هیکل کمی جزئیات بیشتری دارد. کلمات مختلفی برای توصیف وزن و فرم بدن وجود دارد که برخی از آنها بار معنایی مثبت، منفی یا خنثی دارند.
- Slim / Slender: لاغر و خوشاندام (معمولاً با بار معنایی مثبت)
- Thin / Skinny: لاغر (کلمه Skinny ممکن است کمی بار منفی داشته باشد و به معنی لاغر مردنی باشد)
- Well-built / Muscular: خوشهیکل، عضلانی (معمولاً برای مردان به کار میرود)
- Plump / Chubby: تپل (کلمهای دوستانه، معمولاً برای کودکان یا برای توصیف گونهها به کار میرود)
- Overweight / Heavy: دارای اضافه وزن، سنگین (عباراتی مودبانهتر برای گفتن چاق)
- Fat: چاق (کلمهای بسیار رک و مستقیم که ممکن است بیادبانه تلقی شود)
- Stocky: چهارشانه و هیکلی (معمولاً برای مردان قد کوتاه تا متوسط)
- Athletic: ورزشکاری، دارای اندام ورزیده
توصیف مو (Describing Hair)
مو یکی از مشخصههای اصلی در توصیف ظاهر افراد به انگلیسی است. برای توصیف دقیق مو، باید به سه جنبه اصلی توجه کنیم: رنگ (Color)، مدل (Style) و جنس (Type).
رنگ مو (Hair Color)
در ادامه لیستی از رایجترین رنگهای مو آمده است:
- Blond(e): بلوند، بور. توجه کنید که `Blond` برای مردان و `Blonde` برای زنان استفاده میشود، هرچند امروزه استفاده از `Blond` برای هر دو جنس رایج است.
- Brunette: مو قهوهای (معمولاً برای زنان استفاده میشود)
- Brown: قهوهای (برای هر دو جنس)
- Black: مشکی
- Red: قرمز، حنایی (به شخصی که موی قرمز دارد `redhead` میگویند)
- Gray / White: خاکستری / سفید، جوگندمی
- Dyed: رنگ شده
- Fair hair: موی روشن (معمولاً بلوند یا قهوهای روشن)
- Dark hair: موی تیره (معمولاً مشکی یا قهوهای تیره)
مدل و بلندی مو (Hairstyle and Length)
برای توصیف مدل و اندازه مو، از صفات زیر استفاده کنید:
- Long: بلند
- Short: کوتاه
- Medium-length / Shoulder-length: تا روی شانه، متوسط
- Bald: کچل، طاس
- Fringe / Bangs: چتری (Fringe در انگلیسی بریتانیایی و Bangs در انگلیسی آمریکایی رایج است)
- Ponytail: دم اسبی
- Braids: موی بافته شده
- Bun: گوجهای
- Spiky: سیخ سیخی
جنس و نوع مو (Hair Type)
جنس مو نیز بخش مهمی از توصیف است:
- Straight: صاف، لَخت
- Wavy: موجدار
- Curly: فِر
- Thick: پُرپشت
- Thin: کمپشت، نازک
برای مثال، یک جمله کامل برای توصیف مو میتواند اینگونه باشد:
“She has long, curly, red hair.” (او موهای بلند، فِر و قرمز دارد).
توصیف اجزای چهره (Describing Facial Features)
چهره پر از جزئیاتی است که به ما در شناسایی و توصیف افراد کمک میکند. در این بخش، لغات مربوط به شکل کلی صورت و اجزای مختلف آن را بررسی میکنیم.
شکل صورت (Face Shape)
شکل کلی صورت را میتوان با استفاده از صفات زیر توصیف کرد:
- Round: گرد
- Oval: بیضی
- Square: مربع
- Long: کشیده
- Heart-shaped: قلبی شکل
چشمها (Eyes)
برای توصیف چشم، میتوان به رنگ، اندازه و شکل آن اشاره کرد.
رنگ چشم (Eye Color):
- Brown: قهوهای
- Blue: آبی
- Green: سبز
- Hazel: عسلی، میشی
- Gray: خاکستری
شکل و اندازه چشم (Eye Shape and Size):
- Large / Big: درشت
- Small: ریز
- Almond-shaped: بادامی
- Round: گرد
همچنین میتوانید به مژه (eyelashes) و ابرو (eyebrows) نیز اشاره کنید؛ مثلاً `long eyelashes` (مژههای بلند) یا `thick eyebrows` (ابروهای پرپشت).
بینی (Nose)
چند صفت رایج برای توصیف شکل بینی عبارتند از:
- Straight: صاف
- Pointed: نوک تیز
- Hooked: عقابی
- Small: کوچک
- Large / Big: بزرگ
لب و دهان (Mouth and Lips)
برای توصیف لبها نیز از صفات زیر استفاده میشود:
- Full lips: لبهای پُر، قلوهای
- Thin lips: لبهای نازک
- A wide smile: لبخند پهن
ویژگیهای خاص و ظاهر کلی (Special Features and General Appearance)
علاوه بر موارد ذکر شده، ویژگیهای دیگری نیز در صورت یا ظاهر کلی افراد وجود دارد که به خاص شدن توصیف شما کمک میکند. یادگیری این کلمات برای توصیف ظاهر افراد به انگلیسی بسیار مفید است.
ویژگیهای پوستی و چهره (Skin and Facial Features)
در جدول زیر برخی از این ویژگیها و معادل انگلیسی آنها آمده است:
| ویژگی (Feature) | معادل انگلیسی |
|---|---|
| کک و مک | Freckles |
| خال | Mole / Beauty mark |
| چین و چروک | Wrinkles |
| ریش | Beard |
| سبیل | Moustache |
| ته ریش | Stubble / Five o’clock shadow |
| چال گونه | Dimples |
| پوست رنگ پریده | Pale skin / Fair complexion |
| پوست برنزه | Tanned skin |
توصیف ظاهر و سن کلی (General Appearance and Age)
در نهایت، میتوانید یک برداشت کلی از ظاهر فرد ارائه دهید یا سن او را تخمین بزنید.
- Young: جوان
- Middle-aged: میانسال
- Old / Elderly: پیر، مسن
- In his/her early twenties: در اوایل دهه بیست سالگی
- In his/her late thirties: در اواخر دهه سی سالگی
- Looks younger/older for his/her age: نسبت به سنش جوانتر/پیرتر به نظر میرسد
برای توصیف ظاهر کلی نیز میتوانید از صفات زیر استفاده کنید:
- Beautiful / Gorgeous: زیبا، جذاب (معمولاً برای زنان)
- Handsome: خوشتیپ (معمولاً برای مردان)
- Attractive: جذاب (برای هر دو جنس)
- Cute: بامزه، ناز (معمولاً برای کودکان یا افراد جوان)
- Elegant: باوقار، شیک
- Scruffy: نامرتب، ژولیده
جمعبندی و مثالهای کاربردی
اکنون که با دایره واژگان وسیعی برای توصیف ظاهر افراد به انگلیسی آشنا شدید، بیایید چند مثال را با هم مرور کنیم تا ببینیم چگونه میتوان این کلمات را در جملات واقعی به کار برد.
مثال ۱:
“My new manager is a middle-aged man. He’s of medium height and has a stocky build. He is bald but has a thick, gray beard. He seems very friendly and has a wide smile.”
مثال ۲:
“I saw a woman on the bus who was very striking. She was quite tall and slender, with long, straight, black hair. She had large, almond-shaped green eyes and a very fair complexion.”
با تمرین این کلمات و تلاش برای استفاده از آنها در مکالمات روزمره، به زودی قادر خواهید بود تا هر فردی را با جزئیات کامل و به شکلی طبیعی به زبان انگلیسی توصیف کنید. به خاطر داشته باشید که کلید موفقیت، تکرار و استفاده عملی از این واژگان است.



