- چگونه میتوانم دایره لغات تخصصی خود را در مورد جرم و جنایت به زبان انگلیسی گسترش دهم؟
- پرکاربردترین لغات مربوط به انواع جرائم، مجرمان و دادگاه در انگلیسی کدامند؟
- فرق بین واژههایی مانند Robbery، Burglary و Theft چیست؟
- برای فهمیدن اخبار و فیلمهای پلیسی و جنایی به چه کلماتی نیاز دارم؟
در این مقاله جامع، به تمام این سوالات و بیشتر پاسخ خواهیم داد. یادگیری لغات جرم و جنایت به زبان انگلیسی نه تنها برای دانشجویان رشته حقوق یا علاقمندان به فیلمهای جنایی ضروری است، بلکه به شما کمک میکند تا درک بهتری از اخبار بینالمللی و مکالمات روزمره داشته باشید. این راهنما به صورت دستهبندی شده، شما را با مهمترین واژگان از انواع جرائم گرفته تا افراد حاضر در دادگاه و مراحل قانونی آشنا میکند تا بتوانید با اطمینان بیشتری در این حوزه صحبت کرده و مطالعه نمایید.
دستهبندی لغات جرم و جنایت (Crime Vocabulary)
برای یادگیری بهتر، لغات جرم و جنایت را به چند دسته اصلی تقسیم کردهایم: انواع جرائم، افراد مرتبط با جرم (مجرمان و قربانیان)، و افراد و مکانهای مرتبط با قانون و دادگاه. این دستهبندی به شما کمک میکند تا کلمات را به صورت موضوعی و در کنار هم یاد بگیرید.
۱. انواع جرائم (Types of Crimes)
جرائم مختلفی وجود دارند که هر کدام نام و تعریف خاص خود را دارند. درک تفاوت بین این کلمات بسیار مهم است. در ادامه به معرفی رایجترین جرائم در زبان انگلیسی میپردازیم.
- Theft: دزدی یا سرقت به معنای کلی برداشتن مال دیگران بدون اجازه. این یک واژه عمومی است.
- Robbery: سرقت مسلحانه یا زورگیری. در این نوع سرقت، از خشونت یا تهدید برای گرفتن اموال فرد استفاده میشود.
- Burglary: ورود غیرقانونی به یک ساختمان (معمولاً خانه) با هدف دزدی. تفاوت آن با Robbery در این است که لزوماً با تهدید مستقیم فرد همراه نیست.
- Shoplifting: دزدی از فروشگاه.
- Mugging: خفتگیری یا کیفقاپی در خیابان که معمولاً با تهدید همراه است.
- Assault: حمله فیزیکی یا تهدید به حمله.
- Murder / Homicide: قتل عمد / قتل (واژه حقوقیتر).
- Manslaughter: قتل غیرعمد. زمانی اتفاق میافتد که فردی باعث مرگ دیگری شود اما قصد قبلی برای کشتن نداشته است.
- Kidnapping: آدمربایی.
- Arson: ایجاد حریق عمدی.
- Fraud: کلاهبرداری. فریب دادن دیگران برای کسب منفعت مالی.
- Blackmail: اخاذی یا باجگیری از طریق تهدید به افشای اطلاعات شخصی.
- Smuggling: قاچاق (کالا، مواد مخدر و غیره).
- Vandalism: تخریب اموال عمومی یا شخصی به صورت عمدی.
- Forgery: جعل اسناد، امضا یا پول.
۲. افراد مرتبط با جرم و جنایت (People in Crime)
در هر جرمی، معمولاً یک مجرم و یک قربانی وجود دارد. در ادامه با اسامی این افراد در زبان انگلیسی آشنا میشویم.
مجرمان (Criminals)
- Criminal: مجرم، جنایتکار (یک واژه عمومی).
- Thief: دزد، سارق.
- Robber: سارق مسلح، زورگیر.
- Burglar: سارقی که به صورت غیرقانونی وارد خانهای میشود.
- Shoplifter: دزد فروشگاه.
- Mugger: خفتگیر.
- Murderer: قاتل.
- Kidnapper: آدمربا.
- Arsonist: کسی که آتشسوزی عمدی به راه میاندازد.
- Fraudster: کلاهبردار.
- Smuggler: قاچاقچی.
- Vandal: خرابکار.
- Suspect: مظنون. فردی که پلیس فکر میکند ممکن است جرمی را مرتکب شده باشد.
- Accomplice: همدست، شریک جرم.
قربانیان و شاهدان
- Victim: قربانی، بزه دیده.
- Witness: شاهد. فردی که جرمی را دیده است.
- Eyewitness: شاهد عینی.
واژگان مربوط به پلیس و تحقیقات (Police and Investigation Vocabulary)
پس از وقوع جرم، نوبت به پلیس و فرآیند تحقیقات میرسد. این بخش شامل لغاتی است که در این مرحله به کار میروند.
۱. اقدامات پلیس
- Investigate: تحقیق کردن، بازجویی کردن.
- Crime scene: صحنه جرم.
- Evidence: مدرک، شواهد. (مانند fingerprints: اثر انگشت، DNA: دیانای)
- Arrest: دستگیر کردن. The police arrested the suspect.
- Handcuffs: دستبند.
- Search warrant: حکم بازرسی یا تفتیش.
- Interrogation: بازجویی.
- Charge: متهم کردن. He was charged with murder.
۲. افراد و مکانها
- Police officer: افسر پلیس.
- Detective: کارآگاه.
- Police station: کلانتری، ایستگاه پلیس.
- Jail / Prison: زندان. (Jail معمولاً برای بازداشت موقت یا جرائم سبکتر و Prison برای محکومیتهای طولانیمدت است).
لغات و اصطلاحات دادگاه و مراحل قانونی (Court and Legal System Vocabulary)
مهمترین بخش از لغات جرم و جنایت مربوط به سیستم قضایی و دادگاه است. در این بخش، با افراد، مکانها و فرآیندهای حقوقی آشنا میشوید.
۱. افراد حاضر در دادگاه (People in Court)
یک دادگاه از افراد مختلفی با نقشهای متفاوت تشکیل شده است.
| کلمه انگلیسی | معنی فارسی | توضیح نقش |
|---|---|---|
| Judge | قاضی | فردی که ریاست دادگاه را بر عهده دارد و حکم نهایی را صادر میکند. |
| Lawyer / Attorney | وکیل | فردی که از متهم یا شاکی دفاع میکند. |
| Prosecutor | دادستان | وکیل دولت که تلاش میکند مجرم بودن متهم را ثابت کند. |
| Defendant | متهم، خوانده | فردی که متهم به ارتکاب جرم است. |
| Plaintiff / Claimant | شاکی، خواهان | فردی که پرونده را به دادگاه آورده است (بیشتر در پروندههای مدنی). |
| Jury | هیئت منصفه | گروهی از شهروندان که به شواهد گوش داده و در مورد گناهکار یا بیگناه بودن متهم تصمیم میگیرند. |
| Court reporter | منشی دادگاه | فردی که تمام گفتههای دادگاه را ثبت و تایپ میکند. |
۲. مراحل و اصطلاحات دادگاه (Court Procedures and Terms)
- Courtroom: سالن دادگاه.
- Trial: محاکمه، جلسه دادگاه.
- To sue someone: از کسی شکایت کردن.
- Lawsuit: دادخواست، پرونده قضایی.
- Plead guilty / not guilty: اقرار به گناهکاری / عدم گناهکاری.
- Testimony: شهادت دادن در دادگاه.
- To testify: شهادت دادن.
- Verdict: رأی هیئت منصفه یا قاضی (گناهکار یا بیگناه).
- Guilty: گناهکار، مجرم.
- Innocent: بیگناه.
- Acquit: تبرئه کردن. The jury acquitted him of all charges.
- Convict: محکوم کردن. The judge convicted him of robbery.
۳. مجازاتها (Punishments and Sentencing)
پس از اینکه فردی گناهکار شناخته شد، قاضی مجازات او را تعیین میکند. این فرآیند Sentencing نامیده میشود.
- Sentence: حکم، مجازات. The judge gave him a long prison sentence.
- Fine: جریمه نقدی.
- Community service: خدمات اجتماعی (به عنوان مجازات).
- Probation: آزادی مشروط (تحت نظارت).
- Prison sentence: حکم زندان. A life sentence یعنی حبس ابد.
- Capital punishment / Death penalty: مجازات اعدام.
- Appeal: درخواست تجدیدنظر. The lawyer decided to appeal the verdict.
جمعبندی و نکات تکمیلی
یادگیری لغات جرم و جنایت به شما کمک میکند تا با دنیای پیچیده قانون و عدالت در کشورهای انگلیسیزبان بیشتر آشنا شوید. به خاطر داشته باشید که تفاوتهای ظریفی بین برخی کلمات وجود دارد (مانند Robbery و Burglary) که درک آنها برای استفاده صحیح ضروری است. برای تسلط بیشتر، سعی کنید این کلمات را در متنهای واقعی مانند اخبار، مقالات و فیلمهای جنایی ببینید و تمرین کنید. ساختن فلشکارت یا نوشتن جملات نمونه با هر کلمه نیز میتواند روشی بسیار مؤثر برای به خاطر سپردن این واژگان تخصصی باشد.



